فایل رمان مرد قانونمند دختر قانون شکن از کیانا بهمن زاد دانلود سریع با لینک مستقیم
رمان مرد قانونمند و دختر قانون شکن نوشته کیانا بهمن زاد، داستانی است هیجانانگیز و پر از اتفاقات غیرمنتظره که میان شخصیتهای جذاب و لجباز به وقوع میپیوندد. این رمان از تلفیق طنز و عاشقانه با دسیسههای پیچیده و شیطنتهای شخصیتها ساخته شده و به خواننده تجربهای هیجانانگیز و غیرقابل پیشبینی ارائه میدهد. شخصیتهای اصلی داستان هر کدام با ویژگیهای منحصر به فرد خود به جلو میروند و در موقعیتهایی قرار میگیرند که در نهایت باعث تغییر مسیرهای زندگیشان میشود.
داستان رمان مرد قانونمند و دختر قانون شکن درباره چند دختر و پسر است که هرکدام به شیوههای عجیبی مقابل هم قرار میگیرند و در طول داستان با اتفاقات و ماجراهای جالب و پیچیدهای روبهرو میشوند. شخصیتهای اصلی داستان در دنیای پر از لجبازی، شیطنت، خیانت، عشقهای اشتباهی و پنهانکاریها قرار دارند و با هر برخورد جدید، داستان به سمت پیچیدگیهای بیشتری میرود. در این رمان، شیطنتهای دخترانه و پسرانه با هم ترکیب میشود و ماجراهای طنزآلود و هیجانانگیزی را خلق میکند که خواننده را تا پایان داستان میخکوب میکند.
“دانای کل” دمیر و هاکان در حال حرف زدن بودند. دیلا هم کارن را به حمام برده بود و نیلا هم پشت حصار چوبی بین سالن و آشپزخانه ایستاده بود و داشت به مکالمه بین دمیر و هاکان گوش میداد. چیزهای خوبی دستگیرش شده بود. دلش میخواست یه جوری به سولینا کمک کنه تا اینطوری بتونه پولی هم به دست بیاره، اما هرچی فکر میکرد نمیدونست چه طوری این کارو بکنه.
دمیر: _پس همینجوری پا شده اومده اینجا چی کار؟
هاکان: _حتی به داخل خونمم نفوذ کرده. میدونی اگه به محتویات این دسترسی پیدا میکرد چی میشد؟ اگه باخبر میشد عجب بهونه خوبی برای گرفتن کارن پیدا میکرد فکرشو بکن.
دمیر: _خدا نکنه داداش، اصلا حرفشو نزن.
نیلا کنجکاوتر شد. احساس میکرد امروز روز شانسشه چون دقیقا چیزی که میتونست باهاش به سولینا کمک کنه رو پیدا کرده بود. اینطوری میتونست کلی پول هم به دست بیاره، فقط نمیدونست چه طوری به محتویات اون پرونده دسترسی پیدا کنه.
دمیر: _حالا چرا این همش همراهته؟
_مگه تو نگفتی نذارش تو دفتر، دست یکی بهش میرسه؟ آوردمش خونه ولی خب… پوف.
دمیر: _باشه حالا تو آروم باش، سرپرستی کارن که بگیریم فقط تو روزهای خاص میبینتش.
یکهو سروکله دیلا در حالیکه کارن تو آغوشش بود پیدا شد. هاکان با وجود اینکه از دست دیلا عصبانی بود، اما بلند شد و کارن را از دستش گرفت.
هاکان: _سنگینه، زیاد بلندش نکن.
دیلا از اینکه هاکان نگرانش بود کمی دلخوریش نسبت به هاکان از بین رفت، اما زیاد به روی خودش نیاورد و اهمیتی نداد، چون اونم مثل هاکان مغرور بود. به خاطر همین دل ضعفشو پنهون کرد.
نیلا توی فکر بود که چه طوری میتونست اون پرونده رو به دست بیاره، نمیخواست هیچ جوره از دستش بده. این به موقعیت مناسب بود برای اینکه بتونه کل پول به دست بیاره.
اگر از داستانهای هیجانانگیز و پر از دسیسه، طنز و لجبازی لذت میبرید، پیشنهاد میکنیم برای ادامه خواندن رمان مرد قانونمند و دختر قانون شکن، اپلیکیشن نودهشتیا را نصب کنید. این اپلیکیشن بهترین و جذابترین رمانهای ایرانی را برای شما فراهم میآورد.
در صورتی که نویسنده محترم، خانم کیانا بهمن زاد، از انتشار رمان مرد قانونمند و دختر قانون شکن در سایت رویاتو رضایت ندارند، لطفاً از طریق پشتیبانی درخواست حذف خود را ارسال کنند.
رمان مرد قانونمند و دختر قانون شکن نوشته کیانا بهمن زاد، داستانی است هیجانانگیز و پر از اتفاقات غیرمنتظره که میان شخصیتهای جذاب و لجباز به وقوع میپیوندد. این رمان از تلفیق طنز و عاشقانه با دسیسههای پیچیده و شیطنتهای شخصیتها ساخته شده و به خواننده تجربهای هیجانانگیز و غیرقابل پیشبینی ارائه میدهد. شخصیتهای اصلی داستان هر کدام با ویژگیهای منحصر به فرد خود به جلو میروند و در موقعیتهایی قرار میگیرند که در نهایت باعث تغییر مسیرهای زندگیشان میشود.