دانلود رایگان رمان زر ناب از برفا نودهشتیا
رمان زر ناب، یاسر رحمانی… پسر ناخلف معتمد محله، حاج ایمان رحمانی!
او که روزی استاد بوکس و تقطیر مشروبات الکلی بوده، حالا به پنجه طلایی معروف است!
🔻 مردی ۳۲ ساله، قدبلند و خوشهیکل…
🔻 که زنش از او طلاق گرفته و خانوادهاش طردش کردهاند!
🔥 اما یک شب، سرنوشتش تغییر میکند…
وقتی زنی بیوه را از دست یک روانی که قصد تعرض به او را داشت، نجات میدهد!
💥 برای محافظت از زن و فرزندانش، او را به عقد خود در میآورد…
💥 اما آنچه که قرار بود یک ازدواج مصلحتی باشد، خیلی زود تغییر میکند…
💥 او در دام عشق دلبریهای دختر میافتد و…
📌 آیا عشق میتواند زخمهای یاسر را التیام دهد؟
📌 یا گذشتهی تاریک او، آیندهاش را تباه خواهد کرد؟
در صورتی که نویسندهی محترم از انتشار این رمان در سایت نودهشتیا رضایت ندارند، لطفاً درخواست حذف خود را اعلام کنند.
اگر به دنبال یک عاشقانهی خاص و پرکشش هستید که شخصیت اصلی آن مردی زخمخورده و طردشده باشد، زرناب بهترین انتخاب برای شماست! این رمان با داستانی احساسی، شخصیتپردازی قوی و روایت عاشقانهای متفاوت، شما را درگیر خود خواهد کرد.
📌 ویژگیهای این رمان:
✅ داستانی احساسی با کشش بالا
✅ قهرمان مردی متفاوت با گذشتهای پر از راز
✅ روایت عاطفی، جذاب و پرهیجان
📢 نظر شما مهم است! پس از خواندن این رمان، تجربهی خود را در بخش نظرات ثبت کنید تا دیگران نیز از دیدگاههای شما بهره ببرند.
برای دانلود نسخه PDF رمان زرناب اثر برفا، روی لینک زیر کلیک کنید:
📩 دانلود رمان زرناب PDF
رمان زرناب با داستانی عاشقانه، پر از احساس و چالشهای زندگی، شما را به دنیای عشق، تردید، فداکاری و تغییر میبرد. اگر به رمانهای عاشقانهی پرکشش و احساسی علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید! 😍🔥
یاسر رحمانی… پسر ناخلف معتمد محله، حاج ایمان رحمانی!
او که روزی استاد بوکس و تقطیر مشروبات الکلی بوده، حالا به پنجه طلایی معروف است!
🔻 مردی ۳۲ ساله، قدبلند و خوشهیکل…
🔻 که زنش از او طلاق گرفته و خانوادهاش طردش کردهاند!
🔥 اما یک شب، سرنوشتش تغییر میکند…
وقتی زنی بیوه را از دست یک روانی که قصد تعرض به او را داشت، نجات میدهد!
💥 برای محافظت از زن و فرزندانش، او را به عقد خود در میآورد…
💥 اما آنچه که قرار بود یک ازدواج مصلحتی باشد، خیلی زود تغییر میکند…
💥 او در دام عشق دلبریهای دختر میافتد و…
📌 آیا عشق میتواند زخمهای یاسر را التیام دهد؟
📌 یا گذشتهی تاریک او، آیندهاش را تباه خواهد کرد؟