رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی
رمان عاشقانه، رمان ایرانی، رمان جدید، برترین رمان ها، رمان خارجی، رمان پلیسی، رمان انتقامی، رمان طنز و…
رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی
مطالب محبوب
دانلود رمان ریسک به قلم اکرم حسین زاده با لینک مستقیم

دانلود رمان ریسک به قلم اکرم حسین زاده با لینک مستقیم

دانلود رمان ریسک به قلم اکرم حسین زاده با لینک مستقیم

مشخصات رمان:

  • نام رمان: ریسک
  • نویسنده: اکرم حسین زاده
  • ژانر: عاشقانه، معمایی
  • تعداد صفحات: 3609
  • فرمت رمان: PDF

معرفی رمان ریسک

رمان ریسک داستانی پیچیده و پر از هیجان و معما است که در آن شخصیت اصلی در تصمیماتش باید ریسک‌های بزرگی را بپذیرد. در این داستان، احساسات و روابط پیچیده با بازی‌های معماگونه و موقعیت‌های چالش‌برانگیز در هم تنیده شده است. شخصیت اصلی داستان، آراد، درگیر شرایطی است که برای رسیدن به اهدافش باید در بازی‌های پرریسک شرکت کند.


خلاصه رمان ریسک

رمان ریسک درباره مردی به نام آراد است که در دنیای پیچیده تجارت و کسب و کار دست و پا می‌زند. در دورانی که تصمیمات بزرگ و سرنوشت‌ساز باید گرفته شود، آراد متوجه می‌شود که همه چیز در زندگی به یک ریسک بزرگ بستگی دارد. در طول رمان، او با شخصیت‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود که هرکدام نقشی در شکل‌گیری آینده‌اش دارند. این داستان با بازی‌های ذهنی و روابط پیچیده‌ای که شخصیت‌ها در آن درگیرند، حس کنجکاوی و هیجان را در خواننده برمی‌انگیزد.


بخشی از دانلود رمان ریسک

نگاه تنگش را بالا کشید. آدم‌ها را می‌توانست بدون اینکه زبان باز کنند، بشناسد. مردک شیاد پا روی پا انداخت و کمرش را محکم و مطمئن به صندلی تکیه داد.

  • ادامه بدین.
    مرد ذوق‌زده جلو آمد و صدایش را کمی پایین آورد.
  • ببینید، ساده است. من ترتیب بستن قرارداد با کارخانه‌ای به نام پی‌یو را می‌دهم. خودتون بهتر می‌دونید که اجناس این کارخانه رو در بازار آزاد با دو برابر قیمت می‌تونید بخرید، ولی من به قیمت کارخانه بهتون می‌دم. فقط ده درصد از هر بار معامله مال منه.
    دستی پشت گردنش کشید. خیلی حوصله‌ی دهن به دهن گذاشتن با او را نداشت. چشم در چشمش لب زد: روز خوش.
    مرد متعجب جلو کشید: معامله‌ی خوبیه‌ها! هم به نفع شماست و هم به نفع من…
    کمر از صندلی گرفت و آرنجش را روی میز قرار داد. خوب می‌دانست طرف، کارمند کارخانه است و حق تغییر قیمت ندارد و این ده درصد را به شکم خودش روانه می‌کند.
    چقدر از آدم‌های طماع بدش می‌آمد. جدی و پراخم گفت: بیرون!
    مرد در حال برداشتن دفتر و دستکش برخاست: ضرر کردین، ببینید کی گفتم.
    پوفی کشید. – به سلامت!
    چشمان جدی‌اش او را دنبال کرد. هنوز در کامل بسته نشده بود که ساسان، در حالی که از خارج شدن زودتر از انتظار مرد متعجب بود، وارد شد.
  • چی شد پس؟
    دستی تکان داد.
  • هیچی، ده درصد برای بستن قرارداد رشوه می‌خواست.
  • تو چه خبر؟
    ساسان هنوز در کف خروج او بود.
  • آراد، مطمئنی کار درستی کردی؟
    اخم کرد.
  • خبر خاصی نداری؟ برو بیرون…

نصب اپلیکیشن نودهشتیا

برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین به صورت همزمان، اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. این اپلیکیشن به شما این امکان را می‌دهد که به راحتی از رمان‌های مورد علاقه‌تان استفاده کنید و تجربه‌ای راحت از خواندن کتاب‌های دیجیتال داشته باشید.


دانلود رمان ریسک را از دست ندهید و وارد دنیای پر از هیجان و تصمیمات سرنوشت‌ساز آراد شوید.

اگر عاشق داستان‌هایی هستید که آدرنالین خونتان را بالا ببرند، رمان ریسک به قلمی پرهیجان می‌تواند انتخابی عالی برای شما باشد. این داستان با محوریت شخصیت آراد، فردی با روحیه‌ای جسور و ریسک‌پذیر، ما را به دنیای پر رمز و راز و هیجان‌انگیز قمار و بازی‌های ذهنی می‌برد. ماجرایی که در فضایی پرتنش و با صدای بلند موسیقی و نورهای چشمک‌زن آغاز می‌شود، تنها با یک حرکت می‌تواند به اوج برسد یا همه‌چیز را به خاکستر تبدیل کند.

آراد در لحظه‌ای حساس و در دور آخر بازی، در حالی که هیاهوی اطراف به اوج رسیده و سرنوشتش در گرو تصمیمی جسورانه است، انتخابی پرخطر انجام می‌دهد. کارت آس، کارت برنده یا بازنده، همه‌چیز در دستان اوست. این داستان شما را تا لحظه‌ی آخر روی لبه‌ی صندلی نگه می‌دارد، جایی که تصمیمات لحظه‌ای، تفاوت بین پیروزی و شکست را رقم می‌زنند.

ریسک داستانی است درباره تصمیم‌های بزرگ و لحظات حساس زندگی که با انتخابی درست یا اشتباه، مسیر فرد را تغییر می‌دهند. اگر به دنبال داستانی هیجان‌انگیز و دلهره‌آور هستید، رمان ریسک را از دست ندهید.

خلاصه کتاب
نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای میز، نور نسبتاً ثابتی برای افراد دور میز فراهم کرده بود. یکی گفت: آرادخان نوبت شماست! کمرش فشار مضاعفی به پشتی صندلی وارد آورد. لبش کمی کش آمد، نیاز به ریسک داشت. یا همه‌چیز یا هیچ‌چیز! کارت آسش را رو کرد و با ژست خاص خودش روی میز انداخت… ادامه ریسک در رمان پولاریس …
لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
کامنت ها

موضوعات
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.