دانلود رمان آین کای به قلم بهار با لینک مستقیم
دانلود رمان آین کای به قلم بهار با لینک مستقیم
مشخصات رمان:
رمان آین کای نوشتهی بهار، داستانی جذاب و پیچیده را روایت میکند که در آن شخصیتهای اصلی با چالشهای عاطفی و روانشناختی زیادی روبرو هستند. داستان حول محور شخصیتهایی همچون کای دیپ و ازمه ترن میچرخد که هر کدام دنیای خاص خود را دارند. کای فردی است که از احساسات فاصله گرفته و بیشتر به دنیای عقلانی و مالی توجه میکند، اما ازمه ترن دختری دورگه است که در محلههای زاغهنشین شهر هوشیمین زندگی میکند و احساس تعلق به جایی ندارد. در این داستان، کای و ازمه با مشکلات و بحرانهای زندگی خود دست و پنجه نرم میکنند و رفتهرفته به کشف احساسات جدید و دنیای درونی یکدیگر میپردازند.
رمان آین کای داستان کای دیپ را روایت میکند که فردی است که از احساسات فاصله گرفته و بیشتر به مسائل مالی و حساب و کتابهای زندگی اهمیت میدهد. برای او، احساسات و روابط عاطفی جایگاهی ندارند. او فکر میکند که دچار نقصی است، اما خانوادهاش میدانند که اوتیسمش باعث میشود احساسات را به طریقهای متفاوت از دیگران تجربه کند. در این میان، ازمه ترن دختر دورگهای است که در محلههای فقیرنشین شهر هوشیمین زندگی میکند و همیشه احساس میکند که به جایی که هست تعلق ندارد.
زمانی که فرصتی برای تغییر زندگی ازمه فراهم میشود، این دو شخصیت با یکدیگر مواجه میشوند و داستان پیچیدهای از تلاش برای کشف احساسات و تغییرات درونی آغاز میشود. داستان به خوبی نشان میدهد که چگونه میتوان در مواجهه با مشکلات و بحرانهای روانی، احساسات خود را کشف کرده و به آرامش برسیم.
به محض اینکه از جلوی ردیفی که کای حضور داشت رد شدن، کای ایستاد و کت و شلوار بدقواره ای که از کوآن بهش رسیده بود رو صاف و صوف کرد.
اگه قرار بر این بود که این کت و شلوار رو از خودش پر کنه پس باید بیشتر از حالت عادی رشد می کرد و بارفیکس های زیاد انجام می داد. هزاران بارفیکس. اون باید از امشب شروع می کرد.
وقتی نگاهش رو بالا آورد، به این کشف نائل شد که خانم ها و همه ی جمعیت در نزدیکی اون ایستادن. دی می یک دستش رو به سمت گونه ی کای دراز کرد؛ اما قبل از لمس پوست اون از حرکت ایستاد.
با چشم های پرابهتش صورت کای رو از نظر گذروند. فکر می کردم که شما دو تا خیلی با هم صمیمی هستید. برات اهمیتی نداره که اون رفته؟!
قلبش از جا جهید و شروع به کوبیدن کرد، به قدری که سینه ش به درد بیاد. زمانی که برای حرف زدن تلاش کرد، هیچ چیز از دهنش بیرون نجست. گلوش ورم کرده بود.
البته که اون ها صمیمی بودن… مادر کای قبل از این که یک بازوی خواهرش رو بکشه اون رو سرزنش کرد. بیا، می ، بیا بریم. اون ها منتظر ما هستن…!
با پاهای چسبیده به زمین، کای به نظاره ی ناپدید شدن اون ها از میون در ایستاد. به لحاظ منطقی می دونست که در اون مکان ایستاده، اما احساس می کرد داره سقوط می کنه، عمیق، عمیق، عمیق تر.!
فکر می کردم که شما دو تا خیلی با هم صمیمی هستید.!
از زمانی که معلم دبستان کای به والدینش اصرار کرده بود که اون رو پیش روانشناس ببرن، می دونست که تفاوتی داره.
برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. با این اپلیکیشن میتوانید به راحتی رمانهای مورد علاقه خود را در هر زمان و مکان دانلود و مطالعه کنید.
اگر شما به عنوان نویسنده رمان از انتشار اثر خود در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را از تیم پشتیبانی نودهشتیا ارسال کنید و اثر خود را از سایت حذف نمایید.