دانلود رمان لی لی جان به قلم مهسا با لینک مستقیم
مشخصات و دانلود رمان لی لی جان
موضوع رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۳۲۷۴
لیلیجان یک داستان عاشقانه و جذاب است که داستان دختری جوان به نام لیلی را روایت میکند. لیلی، با تمام معصومیتهای دخترانهاش، قدم به دنیای جدیدی از عشق و دیوانگی میگذارد. او به مردی بزرگتر از خودش که دنیای پر از تجربه و پیچیدگیهای گذشته دارد، دل میبازد. این عشق پر از فراز و نشیبها، در نهایت به یک زندگی شیرین و آرامشبخش میانجامد.
لیلی دختری با تمام دخترانگیها و دنیای عاشقانهاش، وارد دنیای جدیدی از عاشقی و دیوانگی میشود و به مردی که ده سال از او بزرگتر است علاقهمند میشود. این مرد گذشتهای پر از تجربیات و پیچیدگی دارد و حاصل این عشق دختری به نام پروانه است که اختلاف سنی کمی با لیلی دارد. داستان عشق پر از اتفاقات تلخ و شیرین است که در نهایت به زندگیای پر از آرامش و شیرینی ختم میشود.
بی هدف، کانال را عوض کردم و برای بار دوم ولومش را تا صد رساندم…
آهنگ یکی از خوانندهها با صدای بلند در حال پخش شدن بود و من خیره به تصاویری که هیچ از موضوعشان نمیفهمیدم،
به خانهی خالی و قدیمی بیبی فکر میکردم… نگاهی دیگر به دور و برم انداختم و دست جلو بردم تا ظرف بزرگ پفیلا را از روی میز بردارم و صداهایی که از معدهام بیرون میآمد را مهار کنم…
مشتی از پفیلا نمکی در دهانم چپاندم و نگاه زیرچشمیام را به اتاق انتهای سالن که حمام در آن قرار داشت دوختم…
—- یعنی احتمال داشت آنجا چیزی باشد؟ یادم هست نریمان یک بار گفته بود، وقتی از سربازی برگشته و رفته که دوش بگیرد… دو سایهی دراز و متحرک را روی کاشیهای سفید حمام دیده و دیگر هیچ وقت به حمام بیبی نرفته!
مامان میگفت نریمان نود درصد حرفهایش دروغ و چاخان است و هرچیزی که تعریف کرد را باور نکنم…
ولی حالا که از تنهایی، از صدای باد و تیک تیک ساعت هزار سناریوی عجیب و خوفناک در ذهنم نقش میبست اصلا نمیتوانستم حرف نریمان را شوخی و چاخان تلقی کنم…
آب دهانم را همراه با پفیلاها پایین فرستادم و با ریتم بلند آهنگی که تازه شروع شده بود، از ترس شانههایم بالا پرید و نصف پفیلاها روی زمین ریخت…
– ای بر پدرت لعنت مرتیکه غاز.
در صورتی که شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف کنید.