

💗رمان مغلوب شیطان
💗نویسنده:#فاطمه_علوی
💗ژانر:#عاشقانه #انتقامی #پلیسی
کارن مارشال خلافکاری بیرحم و شیطانی واقعی، دستگیر و راهی زندان میشود. در آنجا نمیتوانند از او حرف بکشند و از طرفی فکر میکنند مشکلات روانی دارد. برای همین رستا دختری روانشناس به پیشنهاد پدر پلیسش وارد ماجرا میشود.

راجع به زندگي دختري به اسم مانياس كه قهرمان راليه و بعد از كشته شدن نامزدش تو مسابقات غير قانوني قيد همه چي رو زده و اموزش رانندگي ميده كه بابك يه مرد ميان سال وارد زندگيش ميشه و مدعي ميشه عاشقش شده
مانيا اول ردش ميكنه اما بعدا بخاطر بدهي پدرش مجبور ميشه.... بعدا هم كه پاي برادر بابك، شاهان به داستان باز ميشه
پیشنهادی:
اگر از انتشار این رمان در سایت ناراضی هستید، میتوانید درخواست حذف آن را بدهید.

داستان زندگی دختری به اسم ویدیا که با پسر خان ازدواج میکنه و طبق رسوم باید تو شب زفاف پارچه خونی به خانواده داماد نشون بده اما معلوم نیس چرا پارچش خونی نمیشه با اینکه باکره بوده شوهرش هم طلاقش میده ولی برادر پسره میگه من با دختره ازدواج می کنم اما......

نام رمان: زهار
نویسنده: آزاده نامداری
ژانر: عاشقانه، انتقامی
فرمت رمان: PDF
مناسب برای: موبایل، تبلت، لپتاپ، کامپیوترهای رومیزی و آیفون
داستان عشق دخترکی ترسیده و زندانیشده در عمارت کامیابها...
آهو، سالهاست که برای حفظ آبرو و ناموس خانواده، در دل این عمارت اسیر است؛ دور از چشم دشمنانی که تشنه خون خاندانش هستند.
اما همهچیز از جایی تغییر میکند که او به عقد سردار درمیآید. مردی مرموز، عبوس و انتقامجو... مردی که قسم خورده انتقام بگیرد و دودمان کامیابها را به آتش بکشد.
و این آغاز ماجرایی است که در آن مرز بین عشق و انتقام در هم میشکند...

پدر پروا دختر رمان ما پلیسه و بخاطر همین دشمنایه زیادی داره…وقتی پروا 15سالش بوده دشمنایه پدرش توی ماشین مادرش بمب میزارن که مادرش و برادرش پدرام بر اثر این بمب گذاری کشته میشن… و حالا پدر پروا برای اینکه به دخترش اسیبی نرسه برای اون بادیگارد میگیره…پروا همه ی بادیگارد هارو فراری میده اما یه بادیگارد میاد که یه پسر جوونه و پسر دوست پدرشه…و اونم پلیسه ولی بخاطر اینکه پدرش ازش خواسته میاد و بادیگارد پروا میشه …بادیگارد و پروا با هم خیلی لجن اما…
📖 نام رمان: اتانازی
✍️ نویسنده: هانی زند
💖 ژانر: عاشقانه، کلکلی، بزرگسال، طنز، اروتیک، جدید
📂 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
فیلمی از رابطهی جنسی یک مرد مومن و سرشناس گرفته شده که زندگی این مرد را با چالش بزرگی روبهرو کرده است. باعث و بانی این چالش بزرگ، دختر ۱۷ سالهای است که...
افسونگری یک زن، چقدر میتواند خشم یک مرد قدرتمند را آرام کند؟
صدای نالههای من، درد حاصل از لذت من، آیا میتواند او را، مردی که حتی هیبتش مرا به واهمه میاندازد، آرام کند؟
🔻 من پرنسس مافیا هستم!
🔻 و حالا باید باکرگیام را به دشمن پدرم تقدیم کنم!
💥 من در شرف ازدواج با مردی هستم که هیچ چیز از او نمیدانم!
یک وحشی، یاغی، قاتل بینهایت جذاب...
حتی اسم و فامیلش را هم نمیدانم!
🔪 ترسِ شب ازدواجم مرا میکشت...
وقتی فکر میکردم قرار است زیر سلطه مردی به وحشیگری و درشتاندامی او قرار بگیرم…
دانلود رمان دشت آنا... پرسفون دومین دختر قدرتمندترین زن شهر است که مدتها برای فرار از زندگی اجباری و کسالتبارش تلاش کرده است. حالا که در آستانه آزادی است، بهطرز دردناکی در یک عمل انجامشده گرفتار میشود. در بزرگترین مهمانی سال، جایی که تمام بزرگان شهر حضور دارند، به نامزدی حاکم بزرگ، قاتل و پیر شهر درمیآید. اما پرسفون همان شب فرار میکند و حتی مرگ را به این حقارت ترجیح میدهد.
فرار او به ربوده شدن توسط بزرگترین دشمن حاکم منتهی میشود. مردی بسیار خطرناک که سالهاست تنها افسانهای بیش نبوده و بردن اسمش برای ترساندن کافی است.









