


_باید همسر خان زاده بشی!
با چشمهای پر از اشک به ارباب خیره شدم
_تو رو خدا ارباب من نمیخوام همسر دوم بشم اون مرد جنون جنسی داره ارباب تو رو خ ....
_خفه شو دختره ی سلیطه چجوری جرئت میکنی انقدر بی حیا باشی و درمورد این مسائل با من حرف بزنی
به سمت بابام برگشت و پر از تحکم گفت:
_این دختر همسر خان زاده میشه ببریدش الان تو اتاق نمیخوام جلوی چشمهام باشه وگرنه یه بلایی سرش درمیارم
بابا و بی بی به سمتم اومدند بی بی دستم رو گرفت و با عجله من رو به سمت اتاق بردند با گریه روی تخت نشستم که صدای بابا بلند شد
_پریزاد به من نگاه کن
با چشمهای پر از اشک بهش خیره شدم
_تو مجبوری با خان زاده ازدواج کنی بخاطر من مادرت بقیه
_اما بابا اون خان زاده بیمار روانی من فقط هفده سالمه چجوری میتونم باهاش دووم بیارم
_طبق رسم و رسومات تو باید با شوهر خواهرت ازدواج کنی و...

سعید پسر ارشد حاج مرتضی تاجر به نام فرش ؛ یکی از متمول ترین و معتمد ترین تاجران زنجان ؛
تمام افتخار حاج مرتضی به داشتن خانواده سالم و سلامتش که مشکل اخلاقی ندارند و بی آبروی به بار نیاوردن اما...
با اشکار شدن رابطه بین دلارام وسعید به اجبار باید همخونه بشن

داستان زندگی دختری به اسم ویدیا که با پسر خان ازدواج میکنه و طبق رسوم باید تو شب زفاف پارچه خونی به خانواده داماد نشون بده اما معلوم نیس چرا پارچش خونی نمیشه با اینکه باکره بوده شوهرش هم طلاقش میده ولی برادر پسره میگه من با دختره ازدواج می کنم اما......

♥️رمان : #دلبرک_ارباب (#جلد_اول)❌
♥️نویسنده : #ناشناس
♥️ژانر : #عاشقانه #روستایی #ازدواج_اجباری #اربابی
داستان دختری است که بالاجبار بخاطر بدهی پدرش مجبور به ازدواج با پسر خان میشود
اما این ازدواج ، ازدواجی رویایی نیست
چرخ و فلک زندگی دخترک این بار در بالا ترین سراشیبی ایستاده
باید دید با کشاندنش به حرمسرا و وارد کردن افراد جدید به زندگیش دیگر چه گردش هایی دارد ...

اسم رمان: حجله اجباری
نویسنده: نگار رازقندی
ژانر رمان: عاشقانه، ازدواج اجباری، بزرگسال
فرمت فایل: PDF
مناسب برای: گوشی موبایل، تبلت، لپتاپ، سیستمهای خانگی و آیفون
داستان دربارهی دختری به نام یارا است که بعد از مرگ مادرش، به خانه پدربزرگش میرود.
در آن خانه تصمیمی برای سرنوشت یارا گرفته شده؛ او باید با پسرعموی خشن و بیرحمش ازدواج کند.
حال، یارا در شرایطی قرار گرفته که باید با مردی زندگی کند که دلش پیش دختر دیگری است.
در این داستان با لحظاتی تلخ، پرتنش و عاشقانه روبهرو هستیم؛ جایی که اجبار، عشق و سرنوشت درهم گره میخورند...

💚رمان: #آتش_سودای_دل
🍀ژانر: #عاشقانه #ازدواج_اجباری
🍀نویسنده: #مبینا_نورافکن
سودابه قرص تحریک کننده به پسری که مورد علاقهاش میده و اون رو به سمت خودش میکشه دخترونگیش رو تقدیمش میکنه و درست روزی که متوجه میشه از مهرداد حامله است....مهرداد....
مشخصات رمان:
شروین دکتری است که در بیمارستانی به مالکیت پدرش مشغول به کار است. اما او با وجود تحصیلات و مقامش، همیشه به کافهای پایین شهر تهران میرود که صاحبش دختری جوان به نام هانیس است. شروین که به شدت به هانیس جذب شده، به صورت مرموزی به کافه میرود، غافل از اینکه نامزد هانیس، پلیس و برادر خودش است. در این میان، شرایطی پیش میآید که شروین و هانیس مجبور به ازدواج میشوند. شروین که به اجبار باید نقش پدرش را به عنوان یک قاچاقچی اعضای بدن انسان ادامه دهد، به ناگاه عاشق هانیس لجباز میشود و داستانی پر از تنش و عشق شکل میگیرد.
آینور دختر نویسندهای است که با شخصیتهای کتابهایش زندگی میکند. او شخصیتی را خلق میکند که در وجود استادش مییابد. در پس اتفاق وحشتناکی که برای او رخ داده، اشک و غم دل و جانش را پر کرده و مادرش را نگران کرده است. آرمان، پسر حاج مطیب، به دنبال تصاحب آینور است و ماجرایی که با رسیدن به موقع استاد فروتن، ناکام میماند و...
اسم رمان: طعم تمشک | طعم_تمشک
اسم نویسنده: رعنا و بنفشه (#رعنا_و_بنفشه)
ژانر رمان: #عاشقانه #اجباری #خجالتی #صحنه_دار #اجتماعی #اروتیک #براساس_واقعیت
فرمت رمان: pdf
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان «طعم تمشک» نوشتهی رعنا و بنفشه، به داستان تارا، یک نوجوان ۲۰ ساله در آخرین سال تحصیل فوق دیپلم گرافیک میپردازد. تارا با فقدان پدرش دست و پنجه نرم میکند و عمو بزرگش او و خانوادهاش را حمایت کرده است. اما یک روز، درخواست عمو تغییرات بزرگی در زندگی تارا به وجود میآورد.
این تغییرات نه تنها باعث بر هم خوردن ثبات زندگی تارا میشود، بلکه او را در مسیر چالشها و هیجانات تازهای قرار میدهد. داستان با محوریت عشق، خجالت و مبارزه برای پیدا کردن هویت خود، فراز و نشیبهای زندگی را به تصویر میکشد. تارا در این مسیر با مسائل اجتماعی و شخصیتهای متنوعی روبهرو میشود که به عمق داستان افزوده و آن را جذابتر میکند.
اسم رمان: آشتی | اشتی
اسم نویسنده: سعیده براز (#سعیده_براز)
ژانر رمان: #اجباری، #عاشقانه، #ازدواج_اجباری، #ممنوعه، #بزرگسال
فرمت رمان: pdf
تعداد صفحات رمان: 300 صفحه
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان آشتی | اشتی نوشته سعیده براز، داستانی هیجانانگیز و دراماتیک از مسائلی چون ازدواج اجباری و عشقهای ممنوعه است. این رمان شما را به دنیایی میبرد که در آن عشق و اجبار دست در دست هم میدهند و چالشهای بزرگ عاطفی را ایجاد میکنند. اگر به داستانهایی با مضامین عمیق عاطفی و چالشهای اجتماعی علاقه دارید، این رمان گزینهای عالی برای شماست.
🔹 نام رمان روزگار ماهین
🔹 نویسنده: کهربا م. راهپیما
🔹 ژانر: عاشقانه، ازدواج اجباری، هیجانی
🔹 فرمت: PDF
🔹 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و...
ماهین، دختری که به درخواست پدرش مجبور به پذیرش ازدواج اجباری میشود. اما این فقط یک ازدواج ساده نیست! او پا به دنیایی جدید میگذارد، دنیای مردی خوشتیپ، مغرور و مقرراتی که زندگیاش قانونهای خودش را دارد. خانهای پرجلال و پر از اسرار! اما این ازدواج تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا این بازی برنامهریزیشده به عشق ختم میشود یا سرنوشت مسیر دیگری را برای ماهین رقم میزند؟
💥 اگر به داستانهای عاشقانه با کشمکشهای هیجانی، چالشهای عاطفی و شخصیتهای کاریزماتیک علاقهمند هستید، این رمان را از دست ندهید!
📖 نام رمان: جگوار
✍️ نویسنده: سبا سالاری
💖 ژانر: عاشقانه، هیجانی، ازدواج اجباری، خونبسی
📂 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
رمان درباره دختری به نام آلای است که در روستا زندگی میکند و پدری بسیار متعصب دارد که او را با کتک تنبیه میکند. زمانی که مردی به نام امیروالا به روستا میآید و عاشق خواهر آلای میشود، همهچیز تغییر میکند. اما مشکل اینجاست که خواهر آلای متأهل است! آلای تلاش میکند راهی برای ازدواج امیروالا و خواهرش پیدا کند، اما زمانی که شوهر خواهرش او را به قتل میرساند، ماجرای پیچیدهای آغاز میشود. آلای برای حفظ خانواده و بنا به دلایلی، مجبور میشود خودش با امیروالا ازدواج کند... عشقی پر از فراز و نشیب، غیرت، خیانت و امید! 💔🔥
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستمهای کامپیوتری، آیفون و...
لاوین، دختری ۱۷ ساله، با کاوه آهنگر ازدواج میکند. اما هنوز سه ماه از زندگی مشترکشان نگذشته که کاوه در یک تصادف جان خود را از دست میدهد. در این میان، قیصر، پسر ارشد خانواده آهنگر و بزرگترین کارگردان کشور، برای جلوگیری از شایعاتی که درباره مشکلات شخصیاش به گوش میرسد، از سر تعصب لاوین را به عقد خود درمیآورد. اما ماجرا وقتی پیچیدهتر میشود که لاوین باردار میشود…
🔻 سودا دختری که قلبش درگیر رادمان همدانشگاهیاش میشود، اما وقتی او را با خواهرش آشنا میکند، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد!
🔻 رادمان عاشق خواهر سودا شده و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند.
💔 سودا از شدت درد، تصمیم میگیرد به خارج از کشور برود تا تحصیلاتش را ادامه دهد و خاطرات رادمان را فراموش کند.
💔 اما چهار سال بعد که به ایران بازمیگردد، متوجه میشود هنوز هم قلبش برای رادمان میتپد…
⚡ و تصمیم میگیرد با اولین خواستگارش ازدواج کند تا از احساساتش رها شود.
⚡ اما این ازدواج، سرنوشت دیگری برای او رقم میزند…
📌 آیا ازدواج صوری، راهی برای فراموشی رادمان خواهد بود؟
📌 یا این تصمیم، زندگی سودا را وارد دنیای پیچیدهتری میکند؟
دانلود رمان مادمازل.. من کاترین هانسلم، دختر دورگهٔ روسی-ایرانی. تنها یک عضو از خانوادهام باقی مانده بود؛ آن هم نانا، خالهٔ تنهای من. اما همهچیز وقتی پیچیده شد که وارد دانشگاه شدم و با استاد ادبیات، آریا وثوق، آشنا شدم.
او مرموز بود، ساکت و موذی، اما پشت آن چهرهٔ بهظاهر آرامش رازهایی نهفته بود.
مثلاً چه به روز راضیه، نامزد سابق آریا، آمده بود؟
چه کسی خبر دارد؟ همه یا هیچکس؟
اگر همه خبر دارند، پس چرا هیچچیز به روی خودشان نمیآورند؟









