خلاصه کتاب:
دانلود رمان سایه بان آرامش... زمانی بود که خیال میکردم به اندازه کافی قوی و شجاع هستم که بتونم به جنگ با سرنوشتم برم و تقدیرم رو خودم رقم بزنم. به عنوان یه دختر نوجوون، انتخابهایی کردم که تا سالها زندگیام تحت تاثیرشون بود. خانوادهام رو رها کردم، شروع کردم به مستقل شدن و روی خودم تمرکز کردن. اولین قدم بزرگ زندگیم راهاندازی یه کسبوکار نسبتا بزرگ با مردی بود که شناختهشده محسوب میشد؛ پولدار، جذاب، سرد، باهوش و بلندپرواز... از اون مردهای بد توی قصهها که همه دخترهای خوب عاشقش میشدند. اما با این تفاوت که من دختر...
خلاصه کتاب:
دانلود رمان یار و یاور... کمد ریلی را باز کردم و وارد شدم. نگاهی به کت و شلوارم انداختم، سپس کت شلوار مشکیم را برداشتم و پوشیدم. بعد به سمت کشوی ساعتها رفتم، درش را باز کردم و یکی از ساعتهایم را برداشتم و در دستم گذاشتم. کشوی بعدی را باز کردم و کراوات مشکیم را برداشتم. ایستادم جلوی آینه و کراوات را بستیم. دستی به ریش سفیدم کشیدم و مرتبش کردم. نگاهی به آینه انداختم و بعد کفشهایم را پوشیدم. به سمت میز کنسول رفتم، تسبیحم را برداشتم و از اتاق بیرون آمدم.
در همین لحظه در باز شد و نیاز وارد خانه شد. به سمتش رفتم و گفتم: «تو اینجا چیکار میکنی؟» او متعجب نگاهش را از سر تا پایم برد و بیآنکه حرفی بزند، به من خیره شد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان خلسه... "خلسه" داستانی است درباره زیبایی و پیچیدگی عشق اول. مارال، دختر سرکش و آزاد خان، در سن 17 سالگی عاشق معراج، پسری سرد و مغرور میشود. اما سرنوشت این عشق را نمیسازد و مارال معراج را گم میکند. سالها میگذرد، و مارال در دنیای خود غرق میشود. اما روزی، در یک اتفاق غیرمنتظره، دوباره معراج را میبیند. این دیدار دوباره نه تنها خاطرات گذشته را زنده میکند بلکه به مارال فرصتی دوباره میدهد تا با چالشهای جدیدی روبهرو شود و درک بهتری از عشق، زمان و تغییرات درون خود پیدا کند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان هفت خبیث.. دُرنا، که مادرش را از دست داده و به طور مستقل از پدرش زندگی میکند، پیامهای ترسناکی دریافت میکند. از نقاشیای که مرگ یک دختر را به تصویر کشیده تا عکسهای خصوصیاش که به طرز مرموزی در آپارتمانش ظاهر میشود. دُرنا تک فرزند پدر و مادری است که بعد از سالها انتظار به دنیا آمده و همیشه احساس تنهایی و انزوا کرده است. در کنار "البرز"، دوست خانوادگی پدرش، هیچ همدمی نداشته است.
اما حالا، این پیامهای ترسناک، دنیای او را به هم میزنند. همه این وحشتها از گذشتهای میآید که یادآوریاش برای دُرنا بسیار دردناک است. گذشتهای که باید در برابر گروهی خبیث از آن حرف بزند و حقیقتی تاریک را آشکار کند. و حالا دُرنا باید با این حقیقت روبهرو شود، اگرچه نمیداند که آیا آمادهی مواجهه با این خطرات است یا نه.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان پرونده ناتمام... گرشا، سرگرد باتجربهای که پنج سال پیش همسرش الیسا را برای رسیدن به اهداف ورزشیاش از دست داد. الیسا برای پیشرفت در ورزش و کسب مدال قهرمانی تصمیم به ترک او گرفت و به آمریکا رفت، اما با وجود این جدایی، رابطهشان همچنان پابرجا ماند و هیچکدام از آنها به فکر طلاق نیفتادند. پنج سال بعد، گرشا در تلاش برای کشف یک باند قاچاق دارو، وارد هلدینگ شرکتهای دارویی به عنوان سرمایهگذار شد. در حالی که خودش به دارو نیاز داشت تا خواهرزادهاش را درمان کند، این نیاز او را به سمت تماس با الیسا سوق میدهد و تصمیم میگیرد از او کمک بخواهد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان دل کُش... عاشقش بودم! قرار بود عشقم باشه. فکر میکردم اونم منو میخواد… اما اینطوری نبود! با هدف به من نزدیک شده بود…! تموم سرمایهام رو دزدید و وقتی به خودم اومدم که بهم خبر دادن با یه مرد دیگه داره فرار میکنه! نمیذاشتم بره… لب مرز که سهله… اگه لازم بود تا خود آسمون هفتم دنبالش میرفتم! حالا تو چنگم… باید تاوان خیانتش رو پس بده! باید خودش شعلههای عشقی رو که تو تنم انداخته خاموش کنه! خودش باید جنون و عشقم رو در من نابود کنه! خودش باید خلاصم کنه! اون یه قاتلِ… یه جانی… اون لعنتی دلمو کشته!
خلاصه کتاب:
دانلود رمان کلاغ سفید در مرداب... دلانا طی یک سفر، وارد بازی جدیدی از زندگیش میشود و برای فرار از خانواده متعصبش، تصمیم میگیرد به این سفر ادامه دهد و در یک شهر جدید بماند. او امیدوار بود که دور از خانه و محدودیتها، بتواند زندگی خود را به شکلی تازه آغاز کند. اما هیچ وقت فکرش را نمیکرد که سرنوشت به او بازیهای زیادی خواهد انداخت؛ بازیهایی که نه تنها گذشتهاش، بلکه آیندهاش را نیز تحت تأثیر قرار خواهند داد. در این راه، دلانا با چالشها و اتفاقات غیرمنتظرهای روبهرو میشود که هرکدام او را یک قدم به کشف حقیقت و درک بیشتر از خودش نزدیکتر میکنند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان هوکاره... داستان درباره دو برادر است که به اجبار روزگار از هم جدا شدهاند و روزهایشان را در دو شهر مختلف سپری میکنند؛ آروکو در ایران و دیاکو در دبی. آروکو که علاقهاش به هنر، عکاسی و تئاتر او را به سمت دنیای خلاقیت کشانده است، در تهران با دختری به نام ال آی آشنا میشود. ال آی دختری است که مهارتهای ویژهای در تئاتر و بازیگری دارد و شهرت زیادی به خاطر استعدادش در این زمینه پیدا کرده است.
در سوی دیگر داستان، دیاکو قرار دارد. مردی که در دبی زندگی میکند و نزدیکانش در تلاشند تا او را به زمین بزنند و از راه به در کنند. اما زمانی که دیاکو تصمیم میگیرد به ایران بازگردد، همه چیز تغییر میکند. برگشت او به ایران ورق زندگیاش را برمیگرداند و سرنوشت او و دیگران را دگرگون میکند.
این دو برادر که به رغم فاصلههای جغرافیایی و زمانی با یکدیگر در ارتباط هستند، با مواجهه با مشکلات و چالشهای خود در پی یافتن آرامش و پیوند دوباره هستند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان آبنبات چوبی... داستان دربارهی دختری به نام ملیکا است که پس از از دست دادن عشق زندگیاش، زندگیاش به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. او تمام امیدهایش را در این رابطه گذاشته بود و حالا با از دست دادن آن، احساس میکند که همهچیز را از دست داده است. ملیکا به شدت غمگین و دلشکسته است و نمیداند چگونه باید با این احساسات سر کند.
اما یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که سرنوشتش به طور کامل تغییر کند. شاید یک تصادف، یک ملاقات تصادفی یا حتی یک فرد جدید وارد زندگیاش میشود که به او کمک میکند تا دوباره به زندگی خود ادامه دهد. با گذر زمان، ملیکا میفهمد که زندگی او هنوز پتانسیلهای زیادی دارد و او میتواند دوباره خوشبختی را پیدا کند.
این داستان به بررسی موضوعاتی همچون غم از دست دادن، امید، و بازسازی خود میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک حادثه میتواند سرنوشت را تغییر دهد و درهای جدیدی به سوی آیندهای روشنتر باز کند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان یک تو... سر و صدایی که به یکباره از پشت سرش به گوش رسید، نگاهش را که دقایقی بود به میز چسبیده بود، از آن جدا کرد و با کسالت چرخاند. پشت سرش، چند متر آن طرفتر، دوستانش با خوشحالی سرگرم بازیای بودند که هر شب او در کنار میز خود ترتیب میداد. اما امشب برخلاف تمام شبهایی که او خودش دوستانش را برای بازی جمع میکرد، نه حوصلهی بازی محبوبش را داشت و نه دوستانی که بدون گفتن کلمهای حال ناخوش امشب او را درک کرده بودند و او را با خودش و جشن کوچکی که روی میز برای خود ترتیب داده بود تنها گذاشتند…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان آسمانی به سرم نیست... دقایق طولانی میگذشت؛ از وقتی که زنگ را زده بودم. خبری از تو نبود و کم کم داشتم فکر میکردم که شاید منصرف شدهای و با این غیبت داری پیشنهاد عجیبت رو پس میگیری. کم کم داشتم به برگشتن فکر میکردم. تصمیم گرفتم دوباره زنگ بزنم و اگر باز هم پاسخی نداد، برگردم؛ که ناگهان در را باز کردی… در را باز کردی؛ و اولین چیزی که به چشمم خورد، آشوب درون چشمانت بود. ای کاش چشمهای تو را نمیدیدم؛ به نظرم زهرآگینترین شهدهای روی زمین بودند آن دو گوی اسرارآمیز و وحشی…
خلاصه کتاب:
دانلود رمان فرشتگی... در رمان فرشتگی، شخصیت اصلی برای بهدست آوردن قلب خانزاده، سر خود را در قمار گذاشت. او فکر نمیکرد بزرگترین شکست زندگیاش زمانی رخ دهد که دل کسی را ببرد که به او گفته بود عاشقش است. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود؛ چون خانزاده هم نمیدانست که خون او با جنین برادرش در رگهای او جریان دارد. این داستان، پرده از رازهایی برمیدارد که زندگی شخصیتها را به چالش میکشد و آنها را در مسیری پر از تضاد و تصمیمات سخت قرار میدهد.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان فریحا... رمان فریحا داستان زندگی دختری با گذشتهای تلخ است؛ دختری که مادرش از خانواده جدا شده و پدری الکلی و بیخانمان دارد. فریحا، که هیچکس او را نمیپذیرد و از سوی همه طرد شده، با دنیایی پر از غم و تنهایی دستوپنجه نرم میکند. اما او تسلیم نمیشود. در میان این تاریکیها، عشق به بازیگری برایش همچون روزنهای از امید است. این داستان، سفری به عمق احساسات دختری است که برای ساختن دنیای خودش تلاش میکند.
خلاصه کتاب:
دانلود رمان مادمازل.. من کاترین هانسلم، دختر دورگهٔ روسی-ایرانی. تنها یک عضو از خانوادهام باقی مانده بود؛ آن هم نانا، خالهٔ تنهای من. اما همهچیز وقتی پیچیده شد که وارد دانشگاه شدم و با استاد ادبیات، آریا وثوق، آشنا شدم.
او مرموز بود، ساکت و موذی، اما پشت آن چهرهٔ بهظاهر آرامش رازهایی نهفته بود.
مثلاً چه به روز راضیه، نامزد سابق آریا، آمده بود؟
چه کسی خبر دارد؟ همه یا هیچکس؟
اگر همه خبر دارند، پس چرا هیچچیز به روی خودشان نمیآورند؟
خلاصه کتاب:
دانلود رمان هیچوقت دروغ نگو... پاتریشیا و ایتن، زوجی جوان که شش ماه از ازدواجشان میگذرد، در جستجوی خانهی رؤیایی خود هستند. به پیشنهاد مشاور املاک، راهی سفری میشوند که جادهای پر از برف سنگین و سیگنال قطعشده، آن را پیچیدهتر میکند. تریشیا مخالف ادامهی مسیر است و اصرار دارد که برگردند، اما ایتن مصمم است تا خانه را ببیند و کارش را تمام کند.
پس از تلاش فراوان، خانه را پیدا میکنند؛ خانهای که در میان سکوت و تاریکی، یکی از چراغهایش بهطرزی عجیب روشن است. هیچ اثری از ماشین یا ساکنین خانه در اطراف دیده نمیشود. این موضوع حس بدی در دل تریشیا ایجاد میکند؛ احساسی قوی که گویی خانه با رازهای وحشتناکی آمیخته شده است. چیزی در انتظار آنهاست که مسیر داستان را به کابوسی مهیب بدل میکند...
اگر به دنبال داستانی مرموز و هیجانانگیز هستید، ادامهی این ماجرا را در شایسته از دست ندهید!
خلاصه کتاب:
دانلود رمان شبی در پروجا... حنا زنی جوان و شکست خورده که سال ها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته و محکوم شده! اما یک شب وقتی میفهمه قراره بازیچه تر از چیزی که هست بشه تصمیم به فرار میگیره و حین فرار و در عین ناامیدی در دل یکی از شب های تاریک و زیبای شهر پروجا با سید الیاس طباطبایی رو به رو میشه! مردی از جنس نجابت و مردانگی… مردی که از اون شب به بعد مثل معجزه زندگی حنا رو زیر و رو میکنه و به قلب شکستهاش عشقو یاد میده! …
خلاصه کتاب:
دانلود رمان تارگت... ميران محمدی پسری سختگیر و متعصب نسبت به جنس مونث، زخم خورده از اتفاقات گذشته زندگیاش بود. او در به در به دنبال راهی برای رسیدن به آرامش میگشت و میخواست همان زخمهایی را که از دیگران خورده بود، به قلب باعث و بانی پریشانیاش بزند. پس از مدتها تلاش برای پیدا کردن شخص مورد نظر، بالاخره دخترش را پیدا میکند و او تبدیل به سوژه زندگیاش میشود. دختری که باید تقاص مادرش را پس بدهد؛ دختری ساده و سر به زیر که به نظر میرسید مناسبترین گزینه برای تبدیل شدن به سیبل هدف او باشد.