دانلود رمان خان یاغی... می گویند پدرش مرد کثیفی بود که در حین مستی به زنی متاهل نزدیک شده و کشته میشود ومادرش زنی هرزه که قبل از ازدواج دومش فرار می کند... آنقدر از مادرش بدگفتن که خان دستور داد با برادر هیزش ازدواج کند … اما قبل از مراسم فرار کرد ، آن هم با مردی دیگر گناه مادر را پایه دختر نوشتند . گفتند از تخم همان پدر است ، که شیر همان مادر را خورده … این هم اینجا بماند مردهارا از راه بدر می کند و به دختران هرزگی یاد می دهد برایش حکم بریدند …یا سنگسار یا به جای مادرش زن مردی شود که سی و پنج سال از او بزرگ تر بود هیچ کس دلش به حال او که حال بی کس بود نسوخت …. خان برایش شرط گذاشت … حکم عوض نشد … اما می توانست به جای عروس آن مرد پیر شدن عروس خان شود. خانی یاغی و قصی القلبی که رحم در دلش نبود. با این کارش به اولطف نکرد . بلکه قصد داشت تاوان فرار شوهر خواهرش با مادر آن دختر را بگیرد. و امان از وقتی که خان عصبانی می شد و قصد زمین زدن کسی را داشت. آن وقت بود که نمی گذاشت طرفش یک روز خوش ببیند … یعنی دخترک ما می تواند دل خان یاغی را نرم کند ؟! رمانی پر رمز و راز.