دانلود رمان شیپور فرشته از ملیکا کمانی سریع و آسان
داستان، حکایت دختری به اسم سرمهست که برای تکمیل پایاننامهش از شیراز میاد تهران؛ شهری که پدرش همیشه ازش فراری بود و هیچوقت طی این بیست و سه سال پاشو توش نذاشته بود!
بعد از مدتی توی مطبی که کارآموزی میکرد به یه زن روانرنجور برمیخوره که هیچ نوع علایم ارتباطیای به هیچکس، جز پسر ارشدش شاهان، نشون نمیده... اونم صرفا به شکل حملات پانیک و جیغ زدن، موقع دیدن چشمای زمردی شاهان!
اما همین زن روانرنجور به محض دیدن سرمه شروع میکنه به گریه و خنده، و در کمال تعجب بعد از سالها با یه نفر چند کلمهای حرف میزنه!
سرمه و شاهان اول فکر میکنن این یه ریاکشن عادیه؛ اما بعد از مدتی میفهمن این واکنش و تمام اتفاقای بعدش به هیچوجه طبیعی نیست و برمیگرده به عمارت نحسِ قدیمی خاندان شکو