دانلود رمان هومورو به قلم شقایق خدایی با لینک مستقیم
مشخصات رمان:
- اسم رمان: هومورو
- نویسنده: شقایق خدایی
- ژانر رمان: عاشقانه، درام، اجتماعی
- تعداد صفحات: ۴۹۴
- فرمت رمان: پیدیاف (PDF)
معرفی رمان
رمان هومورو داستان دختری است که از جنس سادگی و مهربانی است و با تمام ترسها و محدودیتهایی که از خانواده و تفکرات سنتی به او تحمیل شده، میخواهد از قفس و حصاری که برایش ساختهاند، بیرون بیاید. او به طور پنهانی در تلاش است تا مستقل شود و زندگیای برای خود بسازد، اما سرنوشت او را به مسیر غیرمنتظرهای میبرد.
در این مسیر، او وارد زندگی مردی میشود که به طرز چشمگیری با او متفاوت است. عشق برای او به حقیقت میپیوندد و به این مرد تکیه میکند، اما همزمان پرده از حقیقتی تلخ برداشته میشود که مسیر زندگیاش را بهطور کامل تغییر میدهد. او به تدریج درگیر مشکلات بزرگی میشود که زندگیاش را تحتتأثیر قرار میدهد.
خلاصه رمان
رمان هومورو روایت دختری ساده و مهربان است که به دلیل شرایط خانوادگی و اجتماعی، به شدت درگیر ترسها و محدودیتهای خود است. او تصمیم میگیرد از این وضعیت بیرون بیاید و برای اولین بار احساسات خود را آزاد کند.
در این مسیر، او با مردی روبرو میشود که بسیار متفاوت از اوست. این مرد باعث میشود که او عشق را تجربه کند و به او تکیه کند. اما درست زمانی که همه چیز به نظر میرسد که در مسیر درستی پیش میرود، پرده از حقیقت تلخی برداشته میشود که او را در مسیر جدیدی از مشکلات و پیچیدگیها قرار میدهد.
بخشی از رمان:
همه دور تا دور خانه روی زمین نشسته بودند و تعدادی در وسط در حال پایکوبی و دستافشانی بودند.
نگاهی به مرد کرد که متعجب نگاهش را به اطراف میچرخاند. کیاراد با افراد حاضر جمع هیچ سنخیتی نداشت.
آشنا لبخندی زد. – بیا تو.
با ورود کیاراد، نگاه خندان دخترانی که دور هم نشسته بودند، سوی او کشیده شد.
شانههای شق و رق و هیبت پرابهتش نگاه خیلیها را خیره کرده بود.
کیاراد کلافه از نگاههایی که یکباره روی او سنگین بود، نگاه آشنا داد.
صدای موسیقی به همراه همهمههای نامعلوم، در فضا پخش بود.
آشنا به جای خالی کنار عطا اشاره کرد و برای اینکه از میان آن همه صدا صدای او را بشنود، نزدیک گوش مرد گفت: بشین اونجا.
کیاراد بی آنکه نگاه از چشمان او بگیرد، پرسید: اون وقت تو کجا مینشینی؟
– من میرم، برمیگردم.
خواست برود که شانهی پیراهنش از پشت گرفته شد. مرد او را به سمت خودش چرخاند. – کجا؟
– میرم اتاق، یه دستی به سر و روم بکشم… الان عروس و داماد میان.
مرد سر تکان داد. – زود بیا.
آشنا با لبخند تکان داد و به سمت اتاق همدم خانم، از پلههای باریک و موکتشده بالا رفت.
به محض باز کردن در، بوی لاک ادکلن و اسپری مو مشامش را پر کرد. زنان و دختران مقابل آینه چمباتمه زده بودند.
آشنا منصرف از دیدن خود در آینه، به سمت پنجره رفت و آن را باز کرد تا کمر خم شد و به حیاط سرک کشید…
پیشنهادی بعد از دانلود رمان هومورو
اگر از خواندن رمان هومورو لذت بردید، پیشنهاد میکنیم که به رمانهای زیر نیز نگاهی بیندازید:
- دانلود رمان ماشه را بکش (جلد اول از مجموعه شبحسواران) از مترجم فردوس با لینک مستقیم
- دانلود رمان دشت آنا از کیت روبرت با لینک مستقیم
- دانلود رمان گل سرخ به قلم زیبا سلیمانی با لینک مستقیم
عضویت در انجمن نودهشتیا
برای دسترسی به دنیای گستردهای از رمانهای جدید و به روز، به انجمن نودهشتیا بپیوندید. این انجمن مکانی است برای علاقهمندان به رمانهای ایرانی و خارجی که میتوانند آخرین آثار منتشر شده را دانلود و مطالعه کنند. برای عضویت در این انجمن، میتوانید روی لینک زیر کلیک کنید:
کلیک کنید برای عضویت در نودهشتیا
درخواست حذف رمان از سایت نودهشتیا
اگر شما نویسنده رمان هومورو هستید و از انتشار رمان خود در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را ارسال کنید. تیم نودهشتیا به سرعت به درخواستهای شما رسیدگی خواهد کرد.