فایل رمان محسور از فائزه فاتحی دانلود سریع و مستقیم
رمان مسحور داستانی است که میان عشق و غرور، میان بخشش و انتقام، و میان عقل و احساس در نوسان است!
🔹 یک دختر جسور، که از دل بحرانها عبور کرده…
🔹 و یک مرد که حالا به جای جبران، مجنونوار عاشق شده است…
🎭 آیا عشق میتواند اشتباهات گذشته را جبران کند؟ آیا غرور اجازهی ابراز این عشق را میدهد؟
🔎 “مسحور” روایت کشمکشهایی است که میان دو قلب شکل میگیرد، جایی که احساسات سرکوبشده بالاخره طغیان میکنند!
📖 “مسحور” داستان تقابل احساس و غرور است!
🎭 از یک طرف، دختری که جسورانه سختترین بحران زندگیاش را پشت سر گذاشته…
🔥 و در مقابل، مردی که عامل این بحران بوده، اما حالا خودش در شعلههای عشق میسوزد!
🖤 او میخواهد جبران کند… اما آیا فرصتی برای این جبران باقی مانده؟
سرنوشت این دو چگونه رقم خواهد خورد؟
چند ساعتی از شروع مهمانی گذشته بود، اما خبری از خانم مهندس نبود!
💭 او که بیصبرانه انتظارش را میکشید، حالا میان شلوغیهای مهمانی بیحوصله و کلافه به نظر میرسید…
🔹 امین، با دیدن اخم پسرعمویش، خندهای روی لبش مینشیند و میپرسد:
– چیه امیر؟ انگار بهت خوش نمیگذره؟
🔹 امیر با لحنی طلبکارانه، امین را کنار میکشد و میگوید:
– مگه نگفتی شریکت دعوتش کرده؟ پس چرا نیومده؟
🔹 امین با خنده سر تکان میدهد:
– امیر، از عصر تا حالا ده بار اینو پرسیدی! حتما نمیاد… به جاش، یه نگاهی به چشمهای منتظر دور و برت بنداز، شاید اون دختر یخ رو فراموش کنی!
🔹 امیر لبخند کجی میزند و زیر لب زمزمه میکند:
– دلم یه دختر جدی میخواد که اینقدر ساده خودش رو بهم نچسبونه!
📍 اما ناگهان… امین با هیجان به ورودی سالن اشاره میکند:
– امیر! اونجا رو ببین…
📍 امیر برگشت… و چشمهایش روی کسی قفل شد که تمام شب را منتظرش بود!
😏 با کجخندی زیر لب گفت: “شب من تازه شروع شده!”
🛑 اما امین درست میگفت! دختر انگار قصد ماندن نداشت… با انزجار به مهمانی نگاه کرد و به سمت خروجی چرخید…”
✨ چه اتفاقی در گذشتهی این دو نفر افتاده؟ آیا امیر فرصت جبران پیدا خواهد کرد؟ یا اینکه برای همیشه بازی را میبازد؟
📌 برای دانلود نسخهی کامل رمان “مسحور” به سایت رویاتو مراجعه کنید و این داستان عاشقانه و هیجانانگیز را از دست ندهید!
📢 نظرتون درباره این داستان چیه؟ به نظرتون امیر موفق میشه قلب یخزدهی دختر رو گرم کنه؟ کامنت بذارید و نظرتون رو با ما به اشتراک بذارید! 💬