رمان خانم دزدی که ماه شد داستان در شبی تاریک آغاز میشود، زمانی که یک زن دزد در حال فرار از دست ماموران قانون است. برای اینکه از دست آنها فرار کند و کولهپشتیاش به دستشان نیفتد، فکر نابی به سرش میزند و ماجراهایی هیجانانگیز از آنجا آغاز میشود. داستان از لحظات پر تنش و چالشهای دزدی و زندگی اجتماعی او گرفته تا باریکههای عاشقانهای که در میانه این داستان خیرهکننده شکل میگیرد، روایت میشود.
“کلاهمو سرم کردمو نقابمو جلوی صورتم زدم.
الان فقط چشمای درشت و کشیده یخیم معلوم بود با اون مژه های پرو کشیده و خط چشم نازکی که پشتش کشیده بودم حسابی دلبری کرده بودم.
خخخ كلا من عینه دزدا هم میشم خوشگل جلوه میکنم.
دستکشامو دستم کردم رامینو با هزار بدبختی راضی کردم که نیاد.
هرچند که پارتی هم براش پیش اومد که باید میرفت پس امشب حسابی سرش گرم بود…”
اگر به داستانهایی با مضمون عاشقانه و اجتماعی علاقهمندید،رمان خانم دزدی که ماه شد میتواند گزینه خوبی برای شما باشد. داستانی پر از هیجان، چالش و احساسات عمیق که شما را به دنیای خاص خود میبرد.
پس از خواندن رمان، لطفا نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید. آیا شخصیت اصلی داستان به شما نزدیک بود؟ چه چیزهایی در این داستان برایتان جالب توجه بود؟
رمان خانم دزدی که ماه شد داستان در شبی تاریک آغاز میشود، زمانی که یک زن دزد در حال فرار از دست ماموران قانون است. برای اینکه از دست آنها فرار کند و کولهپشتیاش به دستشان نیفتد، فکر نابی به سرش میزند و ماجراهایی هیجانانگیز از آنجا آغاز میشود. داستان از لحظات پر تنش و چالشهای دزدی و زندگی اجتماعی او گرفته تا باریکههای عاشقانهای که در میانه این داستان خیرهکننده شکل میگیرد، روایت میشود.