رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی
رمان عاشقانه، رمان ایرانی، رمان جدید، برترین رمان ها، رمان خارجی، رمان پلیسی، رمان انتقامی، رمان طنز و…
رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی
مطالب محبوب
دانلود رمان ارس و پریزاد (جلد اول) به قلم زینب رستمی با لینک مستقیم

دانلود رمان ارس و پریزاد (جلد اول) به قلم زینب رستمی با لینک مستقیم

دانلود رمان ارس و پریزاد (جلد اول)” به قلم زینب رستمی با لینک مستقیم

مشخصات رمان:

  • نام رمان: ارس و پریزاد (جلد اول)
  • نویسنده: زینب رستمی
  • ژانر: عاشقانه
  • تعداد صفحات: ۳۶۳۲

معرفی رمان “ارس و پریزاد”

دانلود رمان ارس و پریزاد” داستان عاشقانه‌ای است که زندگی دو شخصیت اصلی، ارس و پریزاد، را به تصویر می‌کشد. این داستان با هیجان و دلهره همراه است. در بخشی از داستان، پریزاد در حال فرار از تهدیدات و آشوب‌های اطرافش است، در حالی که صدای مردی که عاشق اوست، در گوشش می‌پیچد. او باید برای عشقش با دنیای بیرون و مشکلات مقابله کند. رمان ارس و پریزاد پر از احساسات عمیق و تنش‌های درونی شخصیت‌ها است که خواننده را به شدت جذب می‌کند.


خلاصه رمان ارس و پریزاد”

داستان از جایی آغاز می‌شود که پریزاد در حال فرار از مردانی است که او را تهدید می‌کنند. در همین حین، صدای مردی در گوشش می‌آید که به او می‌گوید: “من دوستت دارم، تو رو باور دارم…”. این مرد برای عشقش با تمام مشکلات مقابله می‌کند و این نشان‌دهنده شدت رابطه عاطفی میان آن‌ها است. اما داستان تنها به فرار و تهدیدات ختم نمی‌شود. در این رمان، شخصیت‌ها باید با پیچیدگی‌های خودشان و اطرافیانشان دست و پنجه نرم کنند و در نهایت برای رسیدن به یکدیگر، با مشکلات زیادی روبه‌رو شوند.


قسمتی از رمان ارس و پریزاد”

امیر پارسا داغ کرده بود شرمگین و با دلی کوبان، جمله‌ها را زیر زبانش جفت و جور می‌کرد. باید حرفش را می‌زد. یزدان مقابلش ایستاده بود و هنوز کمی خواب‌آلود بود. شکمش قارورور می‌کرد که پرسید:

  • کله‌ی سحری چه حرفی داری که اینجوری عرق می‌ریزی پسر؟
  • تصمیم گرفتم هرچه زودتر پناه همسر قانونی و شرعیم بشه.

با این حرف انگار صاعقه به سرِ یزدان خورد. خواب از سرش پرید و ابروهایش توی هم رفتند:

  • من و مادرت هنوز در این مورد با تو موافق نیستیم.

امیر پارسا رسم ادب و احترام را کنار نگذاشت. مکثی کرد و با همان لحن ملاحظه‌گرش معنادار گفت: ان شاء الله هرچه سریع‌تر موافق می‌شید!

قاطعیتی که در پستوی این جمله‌ی به ظاهر آرام نشسته بود، یزدان را خشمگین‌تر کرد. امیر پارسا اگر تصمیمی می‌گرفت، حرفش یک کلام بود.

یزدان حوله کوچکی که روی شانه‌اش بود را برداشت و وقت کشیدن به صورتش با خنده‌ای مصلحتی جواب داد:

  • چه عجله‌ایه پسر جان کمی صبور باشی تا ببینیم چی میشه!
  • باباجان!

جدی بود و مصمم. لبخند از صورت یزدان رفت.

او ادامه داد:

  • همین خود شما نبودی چند روز پیش، دختر حاج آقا هاشمی رو پیشنهاد دادی برای ازدواج؟ مگه نمی‌خواین سروسامون بگیرم؟!
  • معلومه که می‌خوایم ولی تو دختر با حجب و حیا و سربه‌زیر حاج آقا هاشمی رو با خواهرزاده‌ی خیره‌سر من مقایسه می‌کنی؟…

اون ستایش خانوم کجا پناه زبون دراز کجا!!


پیشنهاد نصب اپلیکیشن نودهشتیا

برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین، اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. این اپلیکیشن به شما این امکان را می‌دهد که هر زمان که بخواهید رمان‌های مختلف را مطالعه کنید.


درخواست حذف رمان

اگر شما نویسنده رمان “ارس و پریزاد” هستید و از انتشار آن در سایت نودهشتیا ناراضی هستید، می‌توانید درخواست حذف رمان خود را ارسال کنید.

خلاصه کتاب

دانلود رمان ارس و پریزاد... نفس نداشتم. قلبم در سینه می‌کوبید و با همه‌ی توان فقط می‌دویدم. پشت سرم فریاد بود؛ آشوب بود؛ به زبان روسی عربده می‌کشیدند و صدای کوبیده شدنِ کفش‌های مردانه‌شان روی زمین بندر، در گوش‌هایم اکو می‌شد. تعدادشان زیاد بود. وقتی نفس‌ زنان از کنار کانتیرهای بزرگِ آبی و قرمز می‌دویدم کسی از گذشته توی گوشم پچ می‌زد:

«من دوستت دارم، تو رو باور دارم… می‌دونم که برمی‌گردی پناه.» آن روز، همه چیز جور دیگری بود. او غرق شده بود توی چشم‌های عاشق من، و من حل شده بودم در نفس‌ های گرمِ مردی که برای این عشق، با همه می‌جنگیدو..

لینک های دانلود
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

موضوعات
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.