دانلود رمان همخونه استاد به قلم ناشناس با لینک مستقیم
دانلود رمان همخونه استاد به قلم ناشناس با لینک مستقیم
مشخصات رمان:
داستان همخونه استاد درباره دو شخصیت اصلی است که زندگیشان کاملاً متفاوت است. امیر حافظ پسر مذهبی و پایبند به اصول است، در حالی که ترمه دختری بیبند و بار و آزاد است. این دو شخصیت در موقعیتی قرار میگیرند که برای مدتی به عقد صوری یکدیگر درمیآیند و به عنوان همخانه زندگی میکنند.
داستان رمان درباره تعاملات و مشکلاتی است که در این موقعیت برای آنها پیش میآید و پیچیدگیهای رابطهشان به صورتی طنزآلود روایت میشود. در طول داستان، تضادهای فکری و شخصیتی بین امیر حافظ و ترمه باعث بروز اتفاقات جالب و خندهداری میشود که به جذابیت داستان افزوده است.
متحیر بهش خیره شدم و پرسیدم: «خانواده به شما اطلاع داده بودن؟»
به سمت ساختمان برگشت و گفت: «بیاید اتاقتون رو نشونتون بدم.»
به سمتش رفتم و بازوشو گرفتم، سریع عکسالعمل نشون داد و بازوشو عقب کشید و زیر لب زمزمه کرد: «استغفرالله…»
بلند به این کاراش خندیدم. چقدر مسخره بود این آدم. به سمت در برگشتم و گفتم: «من تو این خونه نمیمونم، میرم خوابگاه بگیرم.»
چند قدم بلند برداشت و خودش رو بهم رسوند و سد راهم شد: «باید اول به خانوادت خبر بدم، بهشون بگم شما میخوای بری خوابگاه. بعد میتونین هر جایی که بخواین برید.»
کلافه پامو به زمین کوبیدم و داد زدم: «وای خدا، تقاص کدوم گناه رو دارم پس میدم؟!»
خوب میدونستم اسم خوابگاه بیاد، مامانم راضی میشه که من دانشگاه نرم و برگردم خونه. وا رفته به سمت در رفتم که دوباره سعی کرد سد راهم بشه…
از کنارش گذشتم و گفتم: «چمدونم پشت دره جناب، میرم اونو بیارم.»
ببخشیدی گفت و کنار رفت. چمدون به دست وارد زندان جدیدم شدم و با اخم از کنار اخوندها گذشتم.
برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. با این اپلیکیشن میتوانید به راحتی رمانهای مورد علاقه خود را در هر زمان و مکان دانلود و مطالعه کنید.
اگر شما به عنوان نویسنده رمان از انتشار اثر خود در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را از تیم پشتیبانی نودهشتیا ارسال کنید و اثر خود را از سایت حذف نمایید.