دانلود رمان هوکاره... داستان درباره دو برادر است که به اجبار روزگار از هم جدا شدهاند و روزهایشان را در دو شهر مختلف سپری میکنند؛ آروکو در ایران و دیاکو در دبی. آروکو که علاقهاش به هنر، عکاسی و تئاتر او را به سمت دنیای خلاقیت کشانده است، در تهران با دختری به نام ال آی آشنا میشود. ال آی دختری است که مهارتهای ویژهای در تئاتر و بازیگری دارد و شهرت زیادی به خاطر استعدادش در این زمینه پیدا کرده است.
در سوی دیگر داستان، دیاکو قرار دارد. مردی که در دبی زندگی میکند و نزدیکانش در تلاشند تا او را به زمین بزنند و از راه به در کنند. اما زمانی که دیاکو تصمیم میگیرد به ایران بازگردد، همه چیز تغییر میکند. برگشت او به ایران ورق زندگیاش را برمیگرداند و سرنوشت او و دیگران را دگرگون میکند.
این دو برادر که به رغم فاصلههای جغرافیایی و زمانی با یکدیگر در ارتباط هستند، با مواجهه با مشکلات و چالشهای خود در پی یافتن آرامش و پیوند دوباره هستند.
دانلود رمان آبنبات چوبی... داستان دربارهی دختری به نام ملیکا است که پس از از دست دادن عشق زندگیاش، زندگیاش به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد. او تمام امیدهایش را در این رابطه گذاشته بود و حالا با از دست دادن آن، احساس میکند که همهچیز را از دست داده است. ملیکا به شدت غمگین و دلشکسته است و نمیداند چگونه باید با این احساسات سر کند.
اما یک اتفاق غیرمنتظره باعث میشود که سرنوشتش به طور کامل تغییر کند. شاید یک تصادف، یک ملاقات تصادفی یا حتی یک فرد جدید وارد زندگیاش میشود که به او کمک میکند تا دوباره به زندگی خود ادامه دهد. با گذر زمان، ملیکا میفهمد که زندگی او هنوز پتانسیلهای زیادی دارد و او میتواند دوباره خوشبختی را پیدا کند.
این داستان به بررسی موضوعاتی همچون غم از دست دادن، امید، و بازسازی خود میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک حادثه میتواند سرنوشت را تغییر دهد و درهای جدیدی به سوی آیندهای روشنتر باز کند.
دانلود رمان فرشتگی... در رمان فرشتگی، شخصیت اصلی برای بهدست آوردن قلب خانزاده، سر خود را در قمار گذاشت. او فکر نمیکرد بزرگترین شکست زندگیاش زمانی رخ دهد که دل کسی را ببرد که به او گفته بود عاشقش است. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود؛ چون خانزاده هم نمیدانست که خون او با جنین برادرش در رگهای او جریان دارد. این داستان، پرده از رازهایی برمیدارد که زندگی شخصیتها را به چالش میکشد و آنها را در مسیری پر از تضاد و تصمیمات سخت قرار میدهد.
دانلود رمان مادمازل.. من کاترین هانسلم، دختر دورگهٔ روسی-ایرانی. تنها یک عضو از خانوادهام باقی مانده بود؛ آن هم نانا، خالهٔ تنهای من. اما همهچیز وقتی پیچیده شد که وارد دانشگاه شدم و با استاد ادبیات، آریا وثوق، آشنا شدم.
او مرموز بود، ساکت و موذی، اما پشت آن چهرهٔ بهظاهر آرامش رازهایی نهفته بود.
مثلاً چه به روز راضیه، نامزد سابق آریا، آمده بود؟
چه کسی خبر دارد؟ همه یا هیچکس؟
اگر همه خبر دارند، پس چرا هیچچیز به روی خودشان نمیآورند؟
دانلود رمان هیچوقت دروغ نگو... پاتریشیا و ایتن، زوجی جوان که شش ماه از ازدواجشان میگذرد، در جستجوی خانهی رؤیایی خود هستند. به پیشنهاد مشاور املاک، راهی سفری میشوند که جادهای پر از برف سنگین و سیگنال قطعشده، آن را پیچیدهتر میکند. تریشیا مخالف ادامهی مسیر است و اصرار دارد که برگردند، اما ایتن مصمم است تا خانه را ببیند و کارش را تمام کند.
پس از تلاش فراوان، خانه را پیدا میکنند؛ خانهای که در میان سکوت و تاریکی، یکی از چراغهایش بهطرزی عجیب روشن است. هیچ اثری از ماشین یا ساکنین خانه در اطراف دیده نمیشود. این موضوع حس بدی در دل تریشیا ایجاد میکند؛ احساسی قوی که گویی خانه با رازهای وحشتناکی آمیخته شده است. چیزی در انتظار آنهاست که مسیر داستان را به کابوسی مهیب بدل میکند...
اگر به دنبال داستانی مرموز و هیجانانگیز هستید، ادامهی این ماجرا را در شایسته از دست ندهید!
دانلود رمان طالع اغبر... البرز محتشم به تازگی رهبر گروه بزرگی از خونآشامهای اصیل شده. مردی مستبد و یکهتاز که تو ملک شخصیش یک درخت ارس رشد کرده. درختی که فقط خود البرز میدونه چه راز ترسناکی پشتش پنهان شده.
البرز پانزده سال پیش به خاطر تنهایی و عذاب وجدان زیادی که به خاطر قتلعام طایفه گرگینهها داشته، یک دختر بچه پنجساله رو به فرزندخواندگی قبول میکنه تا حواسش از مشکلات و عذاب وجدانش پرت بشه. نهال، دختر بانمکیه که انسانه و هیچ نمیدونه پدرخوانده عزیزش خونآشامه.
البرز به شدت نهال رو دوست داره ولی همیشه از اینکه هویتش برای دخترک فاش شه میترسه…
(اغبر به معنی شوم / تاریک / اغبارآلود)
دانلود رمان عروس فراری... پدر و مادر بهار تصمیم به جدایی از یکدیگر میگیرند، هرچند که میدانستند موجودی در شکم حوریه، مادربهار در حال رشد است. آنها از یکدیگر جدا میشوند و چند ماه بعد، مادر بهار متوجه میشود که جنین یک دختر است. حالا که جنسیت بچه را میدانست، او را بیشتر از پیش دوست میداشت.
به همین دلیل، پیش برادرش رضا میرود و در آنجا زندگی میکند. دختر به دنیا میآید، اما متاسفانه مادرش پا به دنیای ابدیت میگذارد و این دختر پیش داییاش زندگی میکند. او بسیار وابسته به دختر داییاش میشود و رها را همچون خواهر دوست میدارد. با گذشت زمان و بزرگ شدن او، اتفاقاتی در اطرافش میافتد. رها بیاحتیاطی میکند که پای بهار هم وارد آن ماجرا میشود و زندگیاش دستخوش تغییرات عذابآوری میشود. او مجبور میشود به خاطر رها...
دانلود رمان رفیق روزهای بد... هامون و نامزدش منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلایل نامعلومی سقط میشود. هامون که فکر میکند مشکل از هستی است، به او دلداری میدهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر میکند؛ مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچهدار شدن نیست. این موضوع باعث میشود که هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند. در این میان، سلوا، یکی از همکلاسیهای قدیمی او، حاضر میشود نقش زن باردار هامون را بازی کند تا او بتواند حق و حقوق خودش را از خانوادهاش بگیرد. غافل از اینکه سلوا پنهانی دل در گرو هامون دارد...
دانلود رمان معشوقه شیطان... -شیطان اینه؟ با تعجب به منصور نگاهی انداختم. - آره قربان، اینه. - اما اینکه… - آره، یه زنه؟ گول قیافه مظلومشو نخورید قربان، مارمولکیه که دومی نداره.
متعجب به دختر مقابلم نگاهی انداختم. چشمان کشیده، قد متوسط، اندام مزون.
- میبینی آقا، چشماش خدای شرارته. بهش میگن شیطان ساکت.
این دختر بیشتر به الهه زیبای رم باستان میخورد تا شیطان ساکت.
- چرا ساکت؟ - چون اون لاله، قربان.
بیاختیار قهقهای زدم. یک دختر بچه لال اینجوری تن و بدن این نره غولها رو لرزونده؟
- پاشو خودتو جمع کن مرد…