رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی
رمان عاشقانه، رمان ایرانی، رمان جدید، برترین رمان ها، رمان خارجی، رمان پلیسی، رمان انتقامی، رمان طنز و…
رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی
مطالب محبوب

خلاصه کتاب:

دانلود رمان قرعه به نام سه نفر... سه خواهر که متوجه می شن یه ویلا بهشون ارث رسیده، بی خبر از اینکه در سمت دیگه ی ماجرا هم سه برادر وجود دارن که همون ویلا بهشون ارث رسیده. برادر ها گاهی برای تفریح دست به دزدی از شرکت های بزرگ می زنن که قبل از ماجرای ویلا این کار رو کنار می ذارن و توبه می کنن.

 

خلاصه کتاب:

دانلود رمان بازیچه ی شیرین... قلبم شکست، به خاطر بی عدالتی که در حق عشقم روا داشتی، بازی که راه انداخته شد به برد هیچ کدامماننینجامید، تنها قلبی شکسته و آواری دردناک به جا گذاشت، بازی شیرینی که به تلخی رسید و در نهایت؛ در این نزدیکیها قلبیست که هر روز ترک می خورد؛ وای از آن روز و زمانی که کامل بشکند تکه های آن در چشمان تو نیز فرو خواهد رفت

خلاصه کتاب:

دانلود رمان قضاوتم نکن... دختری هجده ساله را روایت می‌کند که به تحصیل علاقه زیادی دارد و برای آن تلاش می‌کند، برخلاف همیشه پدرش از دانشگاه رفتن و کنکور منعش می‌کند تا با پسر عمه‌اش از ازدواج کند، بعد از ازدواج دقیقا در شب عروسی‌اش متوجه بیماری همسرش می‌شود و در این میان اتفاقاتی رخ می‌دهد که خواندن آن خالی از لطف نخواهد بود. بعد از رخ دادن اتفاقات ناگوار، زندگی روی خوش را به او نشان می‌دهد و ثابت می‌شود خدا در هر شرایطی برای بنده‌اش بهترین ها را می‌خواهد.

خلاصه کتاب:

دانلود رمان سکوت... رها دختری که پدرش مدت ها پیش اون ها رو ترک کرده تنها دختر مادری هست که در کما به سر می‌برد و رها مجبور است با کارهای شبانه روزی خرج بیمارستان و دانشگاهش را درآورد که در این بین راز مرگ پدرش رو کشف می‌کند... سالهاست منتظر آمدن روزهای بهترم! ولی نمی‌دانم چرا هنوز هم دیروز ها بهترند...

خلاصه کتاب:

خلاصه رمان: داستان در مورد دختری که ماماست و برای فرار از ازدواج اجباری،تن به ازدواج اجباری با یکی دیگه میده? آیا همیشه فرار جواب میده

خلاصه کتاب:

بخشی از رمان:  روی مبل نشستیم و شهاب از پله ها بالا رفت... به شهراد نگاه کردم که به حالت عصبی پاها شو تکون می داد ! شهاب با یه چمدون برگشت و نشست روی مبل ، زیپ چمدون باز کرد و یه بسته بزرگ که نمی دونم چی بود داد به پدرش.

خلاصه کتاب:

ﻗﺴﻢ ﻣﯽ ﺧﻮرم ﮐﻪ … ﯾﻪ روزي اﻧﺘﻘﺎم ﺗﻤﺎم اﯾﻦ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﻫﺎﻣﻮ ازت ﺑﮕﯿﺮم … ﺣﺘﯽ …

ﺣﺘﯽ اﮔﺮ اون روز آﺧﺮﯾﻦ روز زﻧﺪﮔﯿﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻪ ! اﯾﻨﺒﺎر ﺑﻪ ﻃﺮف ﭘﻨﺠﺮه ﺑﺮﮔﺸﺖ روﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺧﻢ ﺷﺪ

ﺳﺮش را ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ و ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﮐﻪ ﻗﻄﺮه ﻫﺎي ﺑﺎران ﺳﯿﻠﯽ زﻧﺎن ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﺶ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽ ﮐﺮد

ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺶ را ﺑﺴﺖ و روﺑﻪ آﺳﻤﺎن ﻓﺮﯾﺎد زد : _ ﻗﺴﻢ ﻣﯽ ﺧﻮرررررررررم ! و ﺑﺎ ﺷﺪت ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎم ﺗﺮ

ﻗﺎب ﻋﮑﺲ را در ﺣﯿﺎط ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺮﺗﺎب ﮐﺮد ﻗﻄﺮه ﻫﺎي ﺑﺎران ﭼﮏ ﭼﮏ از ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﭼﮑﯿﺪ و از روي

ﮔﺮدن ﺳﻔﯿﺪ و درﺧﺸﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺧﻮرد و ﺳﭙﺲ ﻣﺤﻮ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻋﺎﻃﻔﻪ اﻧﮕﺎر ﻗﺼﺪ ﻧﺪاﺷﺖ

زﯾﺮا زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎران ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﺶ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽ ﮐﺮد ﺣﺲ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻪ او دﺳﺖ ﻣﯽ داد ،ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ

را از ﻫﻢ ﺑﺎز ﮐﻨﺪ اﻧﮕﺎر ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﻄﺮه ﻫﺎي ﺑﺎران ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮاي ﺧﺎﻣﻮش ﮐﺮدن ﺷﻌﻠﻪ ﻫﺎي ﺧﺸﻤﯽ ﮐﻪ

در وﺟﻮدش زﺑﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮد ﻧﺎﮔﻬﺎن در ﻣﯿﺎن آن ﺣﺲ ﺣﺎل ، در ﺑﺎز ﺷﺪ و دﺧﺘﺮﮐﯽ ﺑﺎ

ﻣﻮﻫﺎي ﺑﻪ ﻫﻢک رﯾﺨﺘﻪ و ﺻﻮرت رﻧﮓ ﭘﺮﯾﺪه در درﮔﺎه در اﯾﺴﺘﺎد..

خلاصه کتاب:

دانلود رمان سلبریتی... رمان بسیار خوبی که هم اکنون می خوانید داستان بازیگر مغرور و عیاشی به نام دامون پیران است که دختر بی‌ پناهی را نجات میدهد و او را به خانه اش میبرد و از او می خواهد در ازای جای خواب محرم او شود ولی نمی داند آندختر تازه از زندان آزاد شده و با نقشه پا به زندگیش گذاشته تا دامون را عاشق خودش کند و بعد از جلب اعتمادش …

خلاصه کتاب:

دانلود رمان با من مشکل نداشته باش... ستیا، دختریه که به‌خاطر اتفاقاتی که در گذشته واسش افتاده، شخصیتش به کل عوض می‌شه. مثلاً، عاشق دعوا می‌شه. پدرش پلیسه و مادرش خلافکار و به خواسته‌ی پدرش روی می‌آره به کار هک توی ستاد امنیت. ستیا یه هکر نابغه است، یه اتفاق باعث عوض شدن زندگی ستیا و متحول شدنش می‌شه. طوری که....

خلاصه کتاب:

دانلود رمان عشق دردناک... هندز فری رو از تو گوشام در آوردم. صدای داد و فریاد جواد و بابا فک کنم تا ده کوچه اونور ترم می رفت. دیگه تو این خانواده داشتم جون به لب می شدم، همه چی شده بود پول. همه چی شده بود طلبکارای بابا، همه جا شده بود دعوا و فحش و فحش کاری. این بارم مثل همیشه یکی از دعواهای بین جواد و بابا بود سر نمی دونم چند هزار پول. دیگه واسم عادی شده بود، تنها دل خوشیم مامان بود و رامین، بقیه ی داداشام که همه مثل بابا شده بودن که تموم زندگیشون خلاصه شده بود تو پول…

خلاصه کتاب:

دانلود رمان عشقی به رنگ دریا دختری پر از عشق و شادی پر از محبت و سرزندگی عاشقانه به عقد کسی در می‌یاد که عاشقشه ولی... مردی پر از شیطنت پر از لحظه های نابی که برای دختر مطلقه داستانمون میسازه!

خلاصه کتاب:

روایت‌گر دختری جوان که بعد از ورشکستگی پدرش و اعتیاد اون مجبور به زندگی در پایین‌ترین نقطه شهر می‌شود اما بعد از ترس و هراس از اطرافیان پدرش به همراه مادر و خواهر کوچکش به محل زندگی پدربزرگی که سال‌هاست آن‌ها را طرد کرده می‌رود و در آن خانه راز‌‌هایی مگو فاش می‌شود که عاشق بودنش را دست‌خوش مشکلات می‌کند.

خلاصه کتاب:

در اوج حس کردن زیباترین احساس دنیا، شده ناگهان سیلی دردناکی بر جانت بنشیند؟ ترک شدن و روی دست دنیا ماندن، از آن سیلیهاست. آن هم بی هیچ دلیل و منطقی. یک شب، در حضور آرامش آرام میگیری و صبح فردا در دستان آشوب سرنوشت چشم میگشایی. در دوران گم میشوی؛ اما زمان تو را با هجده سالگیات آشنا میکند. این قصه، داستان هجده سالهایست که بهدنبال گمشدهاش میگردد. گم شدن دیگری اما، بهانهای میشود برای پیدا کردن خودش! آدمها! مگر چقدر زندهایم؟ بگذارید گم شدهام را پیدا کنم تا دیر نشده. »و شاید به قول لیلی داستانم، این قصه را هم باید باکمی عسل خواند!

 

خلاصه کتاب:

دانلود رمان انتقام عاشقانه... شاید همینطور است که دیده میشود. اینطور ساده ببرند و بقاپند و هیچ نگویند؛ اما نمیتوانند قانون دنیا را نادیده بگیرند. روزی،جایی، اتفاقی میافتد که قلبهای درد دیده، روزگارشان را سیاه میکند. قلبهایی که گاهی مثل سنگ مقاوم و گاهی به لطافت ابرهای آسمان هستند. این قلبها گاهی نیز در بازتاب همین اتفاق گیر میافتند؛ همچون باتالقی که بیرون آمدن از آن ناممکن است.

خلاصه کتاب:

سمیرا که مادر خودش رو از دست داده و با پدر معتاد و خواهر خودش زندگی می کنه، پدرش فوت می کنه و برای درآوردن مخارج زندگیش دست به دزدی می زنه، تا اینکه توی یکی از دزدی هایی که انجام میده فرزاد پلیس آگاهی ...

خلاصه کتاب:

دانلود رمان افعی... یوسف کشوری مرد سرد و از دنیا بریده ای که از عمارت اعیونی پدرش طرد شده. حالا حنا دختر تپل ۱۹ ساله‌ای وارد زندگیش میشه که خبری از حس مالکیت شدید یوسف رو خودش نداره. نمی دونه یوسف کیه و آدمای اطرافش تا چه حد اون رو بیرحم کردن. دلش برای چهره زیبای یوسف میره و نمی دونه چه اون می‌تونه یه افعی باشه! وقتی عاشقش میشه تازه می‌فهمه که اون... !

خلاصه کتاب:

نیلین دختری است که بعد از ده سال از هلند به ایران برمی‌گردد. دختری زیبا که چشم‌های آبیِ زیبایش را از مادربزرگ پدری‌اش که هلندی است به ارث برده است. برای پایان‌نامه‌ی فوق لیسانس‌اش در رشته هنر آماده می‌شود و عاشق نقاشی است.

قرار است دو هفته ایران بماند و برگردد اما با دیدن برادر دوست صمیمی‌اش دیوانه‌‌وار عاشق می‌شود و تمام برنامه‌هایش عوض می‌شود. حامی پسری است که دکترای مدیریت دارد و شرکت بزرگ خودش را راه‌اندازی کرده است. حرف- حرفِ خودش است و با کسی شوخی ندارد. از این‌که برادرش بیشتر وقتش با نیلینِ چشم آبی می‌گذرد شاکی است و برای سر به راه کردن برادرش به نیلین نزدیک می‌شود.

داستان نیلینِ آزاد و بی‌مرز و حامیِ پر از باید و نباید پر از بالا و بلندی است و البته عشق همیشه چاره‌ساز است. اولین باری که دیدمش ‌یک چهارشنبه بهاری، مهمانی پوریا بود. یک بهار، یک چهارشنبه و یک مهمانی معمولی که شروعی بود برای من تا طعم واقعی زندگی را حس کنم. طعم شیرین عشق و تمام سختی‌هایش را. بالا و پایین‌هایش را. معنای حقیقی جمله‌ی "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها"

موضوعات
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.