دانلود رمان که عشق آسان نمود اول... حکایت دختری شکننده و آرومه که گردونه روزگار چنان بر این دختر میتازه که به اشتباه تاوان بی آبرویی کسی دیگر رو ازش میگیرن و ناچار میشه با جنینی در شکم، بدنبال پدر بچه اش بره، پدری که خود نوعروسی در خونه داره…
دانلود رمان پناهِ سیاوش... من سیاوش پاکزادم… برخاسته، از سختی های کوچک و بزرگی هستم، که سرنوشت در سر راه قرار داده بود… اما تصمیم گرفتم در برابر مشکلات صبور بمانم و زندگی کنم…
دانلود رمان اسرار چهار زن... چهار زن، از سه نسل، يادداشت های نامنظمی از زندگی خود، نه روزانه، بلکه هر زمان که فرصت پیدا می کنند، مي نويسند. آن ها این کار را نه برای بازگو کردن زندگيشان، بلکه فقط برای حفظ خاطراتشان انجام می دهند. در نهایت این یادداشت هاست که رازهای بزرگ آنها را آشکار و پیوند میان آنها را مستحکم می کند…
دانلود رمان کینه کش... سال ها پیش، نامزدم که ازش یه جنین دو ماهه باردار بودم، قبل عقدمون کشته شد… هیچکس به جز آذرخش نمی دونست من باردارم و بعد از چهلم برادرش، عقدم کرد تا بچه ام حلال زاده باشه… سر سفره عقد شرط گذاشت که بعد از هفت ساله شدنِ بچه، منو طلاقم میده و برادر زاده اش رو تنهایی بزرگ میکنه… اما حالا…
دانلود رمان معجزه ای به نام تو... این رمان زندگی سه زوج رو روایت میکنه که هر کدوم در زندگی دیگری تاثیر دارند. جانا و حسام: حسام سال هاست که در پی انتقام برای مرگ خواهرشه و جانا دختری که مثل یک ناجی میخواد برای رسیدن به این انتقام به حسام کمک کنه. نبات و امیرعلی:
نبات به بیماری سختی دچار شده و هر آن ممکنه از دنیا بره اون در پی اینه که قبل از مرگ تمام آرزوهاش رو برآورده کنه. نارین و حسین: دو جوان روستایی که در یک نگاه عاشق هم شدند اما این عشق ممنوعهای بیش نیست و آتش این عشق قراره همه رو تا سالیانِ سال بسوزونه! در آخر برای هر یک معجزهای رخ خواهد داد.. معجزهای به نام تو!
دانلود رمان مرد قد بلند... این داستان درباره ی زندگی دو تا خواهر دو قلوئه که به دلایلی جدا از پدر و مادرشون زندگی میکنند…
یکیشون ارشد میخونه (رها) و اون یکی که ما باهاش کار داریم (آوا) لیسانسشو گرفته و دیگه درس نمیخونه و کار میکنه …
آوا کار میکنه و با درآمد کمی که داره خرج زندگی ِ خودشو خواهرشو درمیاره ، تا اینکه مشکلاتی سر راه آوا قرار میگیره که برگرفته از گذشته تلخی که داشته…
اتفاقات و تلخی هایی که همیشه گوشه ذهن دوازده سالگیش جا خوش کرده دوباره خودنمایی میکنه…
مرور گذشته تلخ آوا و سختی هایی که در کنار پدرش داشته مسیر داستانو مشخص میکنه…
مرد قد بلند پسر سی و چند ساله ایِ که دکتر روانپزشک آوا میشه و چند سال از اون نگه داری میکنه ، اما بعد از یه اتفاقی مدت ها از آوا بی خبر میمونه تا دوباره با هم رو در رو میشن…
دانلود رمان پناه... پناه دختر يكى از ثروتمندترين مردان شهر بخاطر ورشكستگى پدرش مجبور به ازدواج با شريك پدرش مى شه. پناه ناراضى و آقاى خودشيفته چطور مى تونن از پس هم بر بيان. عاشقانه اى گيرا و بكر كه در هيچ جا پيدا نمى كنيد.
دانلود رمان دنیای بیمار... داستان زندگی مردی که بعد از اعدام پدرش زندگی اش دچار تغیراتی می شود و دختری پا به زندگی اش می گذارد تا تقاص مرگ خواهرش را از او بگیرد، یک مرد خشن و غیرتی و یک دختر دلبر و زبان دراز که از جنس آتش است و آمده برای سوزاندن علیرضا، و در قسمتی دیگر یزدان مردی که پا می گذارد به زندگی خواهر علیرضا و باعث بهم خوردن نامزدی مهتاب می شود و مهتاب را محکوم می کند به عشق خود، آخر این همه عشق و انتقام و تنفر چه می شود…
دانلود رمان بد خوب... در مورد دختری به اسم آذین که مهندسی پزشکی خونده و تو یه شرکتی مشغول کاره به اسم مدیکاب. مدیکاب تصمیم میگیره برای جلوگیری از ورشکستگی آذین رو به عنوان جاسوس بفرسته شرکتی که داره همه امتیازات رو میگیره و آذین به اسم نگار ادیب فرو میره شرکت پژوهان و ادامه ماجرا.
دانلود رمان این مرد کابوس من است... دلارام توسط گپے تو تلگرام با پرهام آشنا میشه و بعد چند ماه دوستے مجازے قرار میذارن همدیگه و ببینن. پدر دلارام طے سانحه اے که تو مهمونے خانوادگیشون رخ میده فوت میکنه و مادرش فلج میشه …
پدر دلارام به خواهرش پول سنگینے بدهکار بوده که بعد فوتش عمه دلارام اقدام به فروش خونش میکنه … در این حین پسر عموے پدر دلارام اون و مادرش سرپرستے میکنه شاهین پسرے تند خو و خودراے هست که وقتے متوجه ارتباط دلارام و پرهام میشه…..
دانلود رمان طنین یک فریاد... طنین، دختر نابغه ای که بعد از مرگ مادرش مجبوره که با پدر و زن باباش زندگی کنه، یه زندگی سرتاسر درد و رنج و تحقیر. طنینی که جز نخبگان کشوره، اما برای رهایی از زندانی که زن باباش براش درست کرده…
حاضر میشه با فریاد، گنده لات شهر که از قضا پسرعموشه و متاهل ازدواج کنه. یه زندگی متفاوت که با فریاد معنی پیدا می کنه وطنین خانم میفهمه که این فریاد خان در واقع یه……. !
دانلود رمان آخرین سرو... سر فصل شروع هر دوره از زندگى ام همیشه با پاییز آغاز شده است… این قرارداد طبیعی بین من و پاییز همیشگى است، روزی که به دنیا آمده ام نیز پاییز بود…
با پاییز عاشقی کردم، اصلا تمام اتفاقات و رویدادهاى مهم زندگی من نیز در پاییز رقم خورده است!حتى شروع اولین فصل قصه زندگى ام در همین پاییز نگاشته شد…
سکانس فصل اول سناریوى من منظره ای از پاییز است، در هاله ای از غم…
اولین بار که کاسیو نامزدش رو دید، نامزدش “آقا” صداش کرد. کاسیو بعد از اینکه همسرش رو از دست داد، در حین اینکه تلاش میکنه حکومتش به فیلادلفیا رو قوی کنه، با نگهداری از دوتا بچه کوچیکش تنها مونده. الان برای بچه هاش به یه مادر نیاز داره، یکی که بتونه شب ها تختش رو گرم کنه. ولی تو دنیای سنتی که هست، انتخاب همسر براساس وظیفه اس. باید قوانین رو دنبال کرد و رسومات رو اجرا کرد. اینجوری میشه که بهش یه زن، در واقع دختری که به زور به سن قانونی رسیده، رو میدن.
من سیاوش مجدم، مردی که ثروتش زبان زد هر کسیه. برادرم توی خونه ای که قرار بود با عشقش اونجا زندگی کنه خودشو دار زد. بخاطر خیانت اون دختر نتونست دووم بیاره و قسمتش خاک شد… اما من برای انتقام اون دخترو پیدا کردم و به همونجایی بردم که تنها کسم خودشو دار زده بود. بهش دست درازی کردم و شکنجش دادم اما بعد فهمیدم…