خلاصه کتاب:
دانلود رمان پادمیرا... همیشه به اینجای ماجرا که میرسید، از فکر و خیال میامدم بیرون. دیگه چهرهای از اون پسر دستفروش تو ذهنم نبود و نمیتونستم ادامهی خاطراتم رو بدون صورتش تصور کنم. راسته که میگن از دل برود هرآنکه از دیده رود. منم همینطور شدم، سالیان سال از اون قضیه گذشت و هر روز یه چیزی از اون فرد رو فراموش میکردم. دختری که عاشق یه پسر دستفروش شدم و بهش پول دادم تا بره برای خودش کار پیدا کنه و بیاد خواستگاریم، ولی اون پسر میره و دیگه پیداش نمیشه. چند سال بعد که میخواستم فراموشش کنم، میفهمم پسره رئیس شرکتی هست که توش کار میکنم…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رویاتو ، خرید و دانلود رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.