پست های ویژه
دانلود رمان آذین به قلم آیدا باقری با لینک مستقیم
رمان آذین داستان دکتر آذین بهمنش است که زنی مستقل و محکم میباشد. او با گذشته‌ای پر از رازهایی که می‌خواهد آن را در میان اتفاقات امروز پنهان کند، در تلاش است تا از فشارهای زندگی روزمره رهایی یابد. آذین همیشه در تکاپو و تلاش است و این را تنها راه آرامش خود می‌داند. تا اینکه یک روز به طور اتفاقی با پسری جوان به نام امید آشنا می‌شود. امید پسری به ظاهر فارغ از دنیا است، اما در پس این ظاهر، واقعیتی پنهان از دیگران وجود دارد که زندگی آذین را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
دانلود رمان آذین…
دکتر آذین بهمنش، زنی است که در تلاش برای فرار از گذشته‌اش، در روزهای شلوغ و پر مشغله زندگی می‌کند. در حالی که سعی دارد تا به بهترین شکل ممکن از زندگی‌اش پیش برود، با پسری به نام امید آشنا می‌شود. امید به ظاهر فردی بی‌خیال است، اما در پشت این ظاهر، رازی نهفته است که زندگی آذین را به هم می‌ریزد. آیا آذین قادر است گذشته‌اش را فراموش کرده و به امید اعتماد کند؟ این رمان ماجرای پیچیدگی‌های روابط انسانی و رازهایی است که می‌تواند زندگی یک فرد را تغییر دهد.
چند دقیقه بعد که به بخش برگشت، با دیدن امید که در کنار مرد دیگری که حالا می‌دانست همسر تارا است، لحظه‌ای مکث کرد.
آرزو می‌کرد که ای کاش آثار گریه در چهره‌اش پیدا نباشد، اما متاسفانه از آنجایی که این موضوع از کودکی همراهش بود، می‌دانست که یک نگاه به چشم‌هایش هم کفایت می‌کند تا طرف مقابل متوجه حال بدش شود.
نفس عمیقی کشید و آرام جلو رفت. چه کاری می‌توانست بکند؟
تنها راه نجاتش از فضای شلوغ بیمارستان انجام دادن این جراحی و برگشتن به خانه بود…خسته نباشین، خانم دکتر.
نادر اولین کسی بود که متوجه حضور او شد.
امید که توجهش به گوشی‌اش بود، با صدای نادر سرش را بالا گرفت و با دنبال کردن رد نگاه او، به آذینی رسید که لبخند کمرنگی به چهره داشت و نگاهشان می‌کرد.
خیلی سخت نبود که بتواند به غم و نم چشم‌های او پی ببرد…
ممنونم، خداروشکر انگار مادرتون هم رسیدن، درسته؟ الان دیگه مشکلی نیست؟
مخاطب آذین انگار او بود، اما نادر که از هیجان و اضطراب پدر شدنش کاملاً خودش را گم کرده بود به امید اجازه‌ی حرف زدن نداد:
بله، مادر جان الان پیش تاراست. خانم دکتر حال همسرم خوبه دیگه؟ گفتین بهتر شده، یعنی جای نگرانی نیست؟ ممکنه به وقت وسط جراحی حالش بد بشه؟
امید با نگاهی عاقل اندر سفیه به نادر خیره شده بود.
واقعیت این بود که بعد از این چند ماه، انتظار نداشت نادر مثل قبل نگران و عاشق تارا باشد…
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا، هزاران رمان آنلاین و آفلاین را همزمان مطالعه کنید.
اگر شما نویسنده این رمان هستید و از انتشار آن رضایت ندارید، می‌توانید درخواست حذف دهید.
دانلود رمان آذین... دکتر آذین بهمنش، زنی مستقل و محکم؛ با گذشته ای که سعی دارد لا به لای اتفاقات امروز پنهانش کند. آذین در همه حال در تلاش و تکاپوست و این را تنها راه آرامش خود می داند، تا آنکه روزی برحسب اتفاق با پسری جوان برخورد می کند. امید، پسری به ظاهر فارغ از تمام دنیا اما، با واقعیتی پنهان از همه!
