پست های ویژه
دانلود رمان تجانس به قلم زیبا سلیمانی با لینک مستقیم
دانلود رمان تجانس قصه‌ای است از دل تفاوت‌ها که در نهایت به شباهت‌ها و تجانس ختم می‌شود. این اثر زیبا ماجرای دختری سرکش را روایت می‌کند که معادلات مردی از جنس امنیت را بر هم می‌زند. عشقی که از دل اختلاف‌ها شکوفا می‌شود و در نهایت به قصه‌ای دلنشین از تجانس اندیشه‌ها و دل‌ها تبدیل می‌گردد.
اگر به دنبال داستانی عمیق و پر از احساس هستید، رمان تجانس انتخابی بی‌نظیر است.
رمان تجانس داستانی است از تلاقی دو خط موازی که در نهایت با سر خم کردن تفاوت‌ها به تجانس می‌رسند. دختری پرشور و سرکش، و مردی با روحیه‌ای استوار در برابر عشق. روایت این دو نفر از سراب تفاوت‌ها آغاز می‌شود و به نقطه‌ای می‌رسد که شباهت‌ها و همسانی‌ها را فریاد می‌زند.
“رفتن و نرفتنش به خانه عاصی‌ها مثل مزه مزه کردن جام شوکران بود برایش.
خانه جایی بود که او یک عمر آرزویش را داشت…
سعی کرد مثل تمام روزهایی که به نبود خانه فکر کرده و تهی شده بود محکم باشد، گرچه از درون ویران شده بود.
دست آوا را توی دست گرفت و آرام جوابش را داد: سرده، بریم تو…
وارد خانه شدند و گرمای مطبوع خانه، عطر غذای خانگی و بوی خوش زندگی به او و رویاهایش دهن کجی می‌کرد و هزار بار توی گوشش پژواک می‌شد که او آدم این خانه نیست.
تک دختر عاصی‌ها را چه به پسری از خانه‌ی بهشت؟
روی مبل که کنار آوا نشست، عطر قهوه که زیر بینی‌اش زد، آرش که شوخی کرد، یکتا که خندید، پدر آوا که مقابلشان نشست، با صدا نفس کشید و دخترک این بار پر تمنا نامش را صدا زد: کامران.
و او دیگر نگفت راستنیم آوا… راستین… فقط آرام گفت: میشه من برم؟
نزدیکه یه ماه یه لنگه پا توی بیمارستانی. حداقل اگه می‌خوای بری هم یه جوری برو که من بعدش بتونم رفتنت رو جمع کنم…
لبش را از تو مکید و آرش پرسید: آقا کامران شما لکسوس توی دست و بالت نیست؟
کف دستش را روی صورتش کشید، ذهنش خالی‌تر از آن بود که بداند توی نمایشگاه چه ماشین‌هایی دارند.
آوا خیره نگاهش کرد و یادش آمد یک روز به او گفته بود که به ظاهر نمایشگاه ماشین دارد و حالا آرش داشت همین سوال را از او می‌کرد.
به همین دلیل زد به شوخی خنده و گفت: کامران یه ماه بیمارستانه داداش، تو فکر کن یادش باشه چی توی نمایشگاه دارن یا نه…”
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا، می‌توانید به هزاران رمان آنلاین و آفلاین دسترسی داشته باشید و از خواندن رمان‌های دلخواه خود لذت ببرید.
اگر نویسنده این رمان هستید و از انتشار آن در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، می‌توانید از طریق پشتیبانی سایت درخواست حذف اثر خود را ثبت کنید.
