رمان اغنا نوشتهی زاهده بیاتی، داستان دختری به نام ماهور است که زندگیاش تحت تاثیر روابط پیچیدهاش با خانوادهاش قرار دارد. ماهور دختری باهوش، مستقل و با تجربه است که مدیریت کارخانه مادرش را بر عهده گرفته است. او علایق شخصیاش را به دور از چشم پدرش دنبال میکند تا مبادا با مخالفتهای او روبرو شود. در یکی از برنامههای صخرهنوردی، ماهور با بهرام آشنا میشود که حضور او در زندگیاش، همه چیز را تغییر میدهد.
در این رمان، ماهور با چالشهای زیادی روبرو است. از یک سو باید دیکتاتوری پدر و زیادهخواهیهای برادر ناتنیاش را تحمل کند، و از سوی دیگر تلاش میکند تا کارخانه طبق وصیت مادرش به نام او منتقل شود. اما ماهور از نقشهها و اسراری که در پشت این ماجرا پنهان است، بیخبر است و نمیداند که چه چیزهایی در انتظارش خواهد بود. داستان رمان به بررسی رابطه پیچیدهای میپردازد که میان خانواده، مسئولیتها و عشق شکل میگیرد.
رمان اغنا داستان ماهور است، دختری مستقل و باهوش که مدیریت کارخانه مادرش را بر عهده دارد. ماهور همواره سعی کرده است علایق شخصیاش را از پدرش پنهان نگه دارد تا دچار مخالفتهای او نشود. روزی در یک برنامه صخرهنوردی، ماهور با بهرام آشنا میشود و زندگیاش رنگ و بوی تازهای میگیرد.
او با وجود مشکلات خانوادگی و فشارهای پدر و برادر ناتنیاش، تلاش میکند تا کارخانه به نام او منتقل شود، طبق وصیت مادرش. اما او از نقشههای پیچیدهای که در پشت پرده پنهان است، بیخبر است و نمیداند که چه سرنوشتی در انتظارش است. داستان رمان به پیچیدگیهای روابط خانوادگی، مسئولیتها و چالشهای عاطفی میپردازد و شما را به دنیای ماهور و دنیای پر تنش اطرافش میبرد.
“بهآرامی فرمان را به سمت راست چرخاندم و ماشین را نزدیک در ورودی شرکت پارک کردم.”
“به ظاهر، عماد اینجا حضور داشت و حاج بابا هم فکر میکرد که کسی هست که بر تمامی امور شرکت نظارت دارد.”
“اما اوضاع نشان میداد که شرکت به بدترین شکل ممکن اداره میشود و همه چیز رو هواست.”
“چند پوشه و کیفم را برداشتم و از ماشین پیاده شدم که همزمان گوشیم زنگ خورد.”
“چون دستم پر بود، پروندهها و کیف را در یک دست گرفتم و تماس رعنا را پاسخ دادم.”
“حدست درست بود. یکی داره موش میدونه.”
“قدم به سمت ساختمان برداشتم و به حرفهای رعنا که ادامه داد، با گفتن «باز چی شده؟!» گوش سپردم.”
“هیئت بازدیدکننده برنامههاشون رو جلو انداختن؛ مثل اینکه میخوان همین فردا بیان و این خیلی غیر عادیه.”
“لعنتی، همینو کم داشتم.”
“باهات تماس گرفتن?”
“وارد شرکت شدم و جلوی آسانسور برای رفتن به طبقه مورد نظر ایستادم.”
“وکیلشون تماس گرفت. گویا به خاطر سفر پیشآمده برای مدیرعامل، میخوان برنامههاشون رو جلو بندازن و قبل از رفتن قرارداد رو ببندن.”
“دستی به پیشانیام کشیدم؛ با خرابی دستگاه اصلی، بیشک بزرگترین سفارشمون رو از دست میدادیم.”
“تو مگه نمیدونی اون دستگاه خرابه؟ چرا یه بهونه جور نکردی که برامون فرصت بخری?”
“به جون خودت هر چی بهونه آوردم، گفتن اگر فردا بیان، باید قید این معامله رو بزنیم.”
“چند نفری مثل من قصد استفاده از آسانسور رو داشتن که با شنیدن صدایی سرم رو برگردوندم…”
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراه خود، به دنیایی از رمانهای آنلاین و آفلاین دسترسی پیدا کنید. این اپلیکیشن به شما این امکان را میدهد که هزاران رمان را به صورت همزمان در دسترس داشته باشید و بدون هیچگونه مشکل یا محدودیتی از آنها استفاده کنید. چه در خانه باشید و چه در حال رفتوآمد، همیشه و همهجا به رمانهای دلخواه خود دسترسی خواهید داشت. این اپلیکیشن همچنین شما را از آخرین بهروزرسانیها و رمانهای جدید مطلع میکند.
اگر شما نویسنده رمان اغنا هستید و از انتشار آن در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید به راحتی با تیم پشتیبانی سایت تماس بگیرید و درخواست حذف رمان خود را ثبت کنید. سایت نودهشتیا به حقوق نویسندگان احترام میگذارد و آماده است تا در صورت درخواست شما، اقدامات لازم را انجام دهد.
برای دانلود رمان اغنا به صورت مستقیم و رایگان، کافی است به سایت نودهشتیا مراجعه کنید و نسخه کامل این رمان را دریافت کنید. شما میتوانید رمان را در قالب فایل PDF دانلود کرده و در هر زمان که خواستید، مطالعه کنید.
اگر به داستانهای عاشقانه و پیچیده علاقهمند هستید که در آن چالشهای خانوادگی، مسئولیتهای سنگین و احساسات عمیق به تصویر کشیده میشود، اغنا رمان مناسبی برای شما خواهد بود. داستان این رمان به چگونگی تاثیر تصمیمات خانوادگی بر زندگی فردی میپردازد و شما را با خود در دنیای ماهور و مشکلاتش میبرد. اگر به دنبال رمانی با پیچیدگیهای عاطفی و اجتماعی هستید، اغنا میتواند تجربهای منحصر به فرد باشد.