✾ دانلود رمان گل های پیراهنت به قلم ستاره شجاعی مهر با لینک مستقیم ✾
مشخصات رمان:
رمان گل های پیراهنت داستان درنا را روایت میکند که در شرایط سختی قرار دارد. او در میانه راه با دردی که در قوزک پایش پیچیده، همچنان به حرکت ادامه میدهد. در حین این سفر، نگاههای گاهی تار و گاهی روشن، دلش را به درد میآورند. درنا با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکند و در نهایت به نقطهای میرسد که احساس میکند دیگر نمیتواند ادامه دهد. در یکی از لحظات بحرانی، او به درختی تکیه میکند و ذهنش پر از افکار و خاطرات تلخ است.
در خانه را باز کرد و اتومبیل نایب را دید که هنوز از دستش کفری بود.
با حرص سمت خیابان رفت و در جلوی اتومبیلش را باز کرد.
– چیه؟ چیکارم داری؟ از صبح صد دفعه زنگ زدی.
نایب عینک آفتابی اش را بالای سرش گذاشت و با لبخندی به درنا چشم دوخت. – روز بخیر لیدی.
درنا چپ نگاهش کرد و گفت: با این خوشمزه گیها نمیتونی گند دیشب رو درستش کنی!
_چرا از دست من دلخوری؟ مگه من چیکار کردم؟
درنا عصبی و کلافه بود: نایب من حرفامو دیشب بهت زدم؟
– من چیزی نشنیدم!
از سماجت نایب کفرش درآمد. انگار تا سوار ماشینش نمیشد دست از سرش برنمیداشت.
– بیا بشین بریم یکم دور بزنیم اختلاط کنیم. قول میدم بهت بد نگذره.
با اینکه دلش راضی نبود اما برای تلافی از رفتار دیشب، هورام سوار شد و نایب هم لبخند به لب حرکت کرد.
از گوشهی چشم حواسش به چهرهی پکر و غرق در فکر درنا بود: آبمیوه میخوری؟
نگاه درنا که به سمتش برگشت لبخند زد: یادمه آب زرشک دوست داشتی. از اون غلیظاش.
درنا پوزخند زد: دست بکش از این هورام تو فکر میکنی اون برای تو و احساست ارزشی قائله؟
نفس را با آهی بیرون فرستاد: میدونم تقلای بیخودیه.
-خب پس چرا تو این احساس به طرفه اینقدر دست و پا میزنی؟
بغض گلویش را گرفته بود برای اینکه نایب از حالش پی به ناراحتی او نبرد، رویش را سمت پنجرهی اتومبیل چرخاند.
_چون برام مهمه.
-چه فایده وقتی خودتو کوچیک میکنی؟
درنا حرفی نزد…
برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. این اپلیکیشن امکان دانلود و مطالعه آسان رمانهای محبوب را فراهم میکند.
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف دهید.