دانلود رمان سوگلی ارباب به قلم الهه مرگ با لینک مستقیم
مشخصات رمان:
رمان سوگلی ارباب نوشته الهه مرگ یک داستان عاشقانه و در عین حال پیچیده است که در دنیای اربابی روایت میشود. این رمان به بررسی روابط اجباری و چالشهای یک ازدواج تحت فشار پرداخته و داستان دختر جوانی به نام سوگل را روایت میکند که به رغم میل خود مجبور به ازدواج با ارباب میشود. داستان به بررسی احساسات و کشمکشهای درونی سوگل در مقابل این ازدواج اجباری میپردازد.
سوگل دختری است که در دنیای اربابی بزرگ شده است. او هرگز به ازدواج با ارباب تمایل نداشت و این ازدواج را یک فشار و اجبار میداند. با وجود تمامی مقاومتهایش، او مجبور است در مقابل خواستههای ارباب تسلیم شود. در یک شب که او از ازدواجش گریزان است، ارباب دست به کار میشود و با روشهای قاطعانه خود او را به این وصلت راضی میکند.
داستان درگیریهای داخلی و بیرونی سوگل را نشان میدهد، از جمله مقاومتهای او و پذیرش شرایطی که به هیچ وجه دلخواهش نیست. در این میان، کشمکشهای قلبی و احساسی سوگل و ارباب پیش میآید که داستان را پیچیدهتر میکند.
بوسهای رو گردنم زد، سرم رو عقب کشیدم و گفتم:
– بهم دست نزن ارباب!
من نمیخوام!
نه شمارو نه این ازدواج کوفتی و مسخره رو!
دستش رو روی چونم گذاشت و آروم فشار داد…
– تو غلط میکنی من رو نخوای پرنسس کوچولو!
خواستم مخالفت کنم که…
من نمیخوام زن ارباب بشم!
من اون رو دوست ندارم!
چرا نمیفهمید؟
من یکی دیگه رو…
نزاشت حرفم رو ادامه بدم… دستش رو بال برد و سیلی محکمی کوبوند توی صورتم.
– خفه شو دخترهی سلیطه!
سریع حاضر میشی و میای پایین…
میسپارمت به بابات!
هه… بابا!
از کدوم بابا حرف میزد؟!
بابایی که از وقتی یادمه تمام توجه و مهربونیاش برای ساغر بوده! زور گویی و بد اخلاقی و اجبارهاش هم برای من!
رمان سوگلی ارباب یک داستان جذاب و پرهیجان از عشق، اجبار و روابط پیچیده است. اگر به دنبال داستانی هستید که احساسات عمیق، کشمکشهای درونی و روابط اجباری در آن به تصویر کشیده شده باشد، این رمان برای شما مناسب است.
برای دسترسی به رمانهای بیشتر در ژانرهای مختلف از جمله عاشقانه، اجباری و اربابی، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را نصب کنید. با نصب این اپلیکیشن، میتوانید هزاران رمان آنلاین و آفلاین را در گوشی خود داشته باشید و از خواندن رمانهای مختلف لذت ببرید.
اگر شما نویسنده رمان سوگلی ارباب یا هر رمان دیگری هستید و از انتشار رمان خود در سایت نودهشتیا رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را از سایت ارسال کنید.
دانلود رمان سوگلی ارباب... بوسهای رو گردنم زد، سرم رو عقب کشیدم و گفتم: – بهم دست نزن ارباب! من نمیخوام! نه شمارو نه این ازدواج کوفتی و مسخره رو!
دستش رو روی چونم گذاشت و آروم فشار داد… – تو غلط میکنی من رو نخوای پرنسس کوچولو! خواستم مخالفت کنم که…